🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
الا کردگار رئوف و رحيم !
نوازنده مهربان و کريم
من آن عاصي پير و درمانده ام
نگر بي نوا و فرو مانده ام
در غير کوبيده تا بوده ام
در رحمتت را نکوبانده ام
براي درم چنگ بنواخته
کريم ازل را نه بشناخته
به بزم کسان بس نمودم حرام
دم گرم خود بهر نان و طعام
جواني به پيري رساندم چنين
کنون پير و درمانده گشتم ببين
ندارد کسی روز ننگ مرا
نخواهد کس آواز و چنگ مرا
تويي آفريننده پير و چنگ
مبين روزگارم بدين گونه تنگ
تو خود کردگار نوازنده اي
کي از در براني نوازنده اي
که مسدود گشته بر او هر دري
نمانده ورا غير تو ياوري
نوازم کنون بهر تو چنگ و بس
که قدرش نداند به غير از تو کس
خراشيده باشد گر آهنگ و ناي
به نزد تو دارد بسي قدر و جاي
1369/11/25: نيشابور
(اقتباس از: مصیبت نامه شیخ فریدالدیّن عطاّر نیشابوری، – الحكایت و التمثیل 328، ص 233، PDF)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
خرداد 1, 1396
درود
زیبا سرودید
پاسخ
خرداد 1, 1396
خیلی ممنون سرفراز فرمودید جناب منوچهری عزیز
پاسخ
خرداد 1, 1396
درود و دستمریزاد …
پاسخ
خرداد 1, 1396
متشکرم جناب اسدپور لطف فرمودید
پاسخ
بستن فرم