کوچه ی بن بست

درود
و من عاشق این شعر شدم
نکته ی اول:
من به عنوان یک خواننده ی حرفه ای شعر جوری در این شعر جاری شدم که فکر میکردم این شعر را خودم سروده ام.تمام تصاویر و آدرس های شعر برای من تداعی دورانی و حال و هوایی بود که دیگر باز نخواهد گشت و ای کاش که…
نکته ی دوم :
در مورد ناکامی ها و نرسیدن ها،هیچ فکر کرده اید گاهی؟!
من فراری شده ام
از خودم از وطنم
از همه کس
از همه چیز
از هر آن چیز که از یاد تو می کاهد
اینها فقط یک درد و آسیب شخصی نیست ،یک نفر که به این روز میوفتد
یک جامعه آسیب میخورد یک پارک بدون کودک ،یک میوه فروشی
حداقل یک کوچه ی بن بست از تمام اتفاقات و تاثیرات یک عاشق محروم میشود.پیش از شروع هر حکایتی کاش فکر کنیم آیا وجدان من با من است؟
نکته ی سوم:
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
جز من و تو؟!
واقعا بجز احساس همزادپنداری که در شعر ایجاد کردید با این نقل قول به جا
یک واقعیت مهم را از دردمندانه ترین سوالات زندگی خیلی ها هست باز به پای تخته سیاه آوردید.
مرحوم حمید مصدق و سلطان ترانه های ماندگار جنتی عطایی دوست داشتنی را نام بردید
دستشان را میبوسم
و خواستم از مرحوم حبیب هم یاد کنم
کسی که در دوران کوچه بن بست ها و دکان های حسن میوه فروش ها برایمان میخواند: من از او خاطره دارم …و البته چه کسی میخواهد من و تو مانشویم
و در نهایت از جناب اقبالی و اجرای کوچه ی بن بست.
سپاس از شما شاعر توانا و خوش ذوق
جناب محمد رضا شرعی عزیز و خوش اخلاق که بیش از حرف زدن به کیفیت کار خود می پردازید.و من متوجه این مسئله هستم و حرف های شما در شعرهایتان گرم و قوی است
🌺

سلام و درود
امید که خوبی ها در انتظار تان باشد

سلام و احترام

از شعر پاکتان بهره مند شدم

زنده باشید جناب شرعی عزیز

زیبا ست

💐💐🙏🙏🌹🌹👏👏👏👏👏

پسرم مثل من است
و منم مثل پدر
آری ما پشت به پشت
نسل به نسل
وارثان غم این کوچه ی بن بست هستیم

سلام و درود

با موج غم اش زیباست

در پناه خدا 🌿👏👏👏👏🌹🌿

درود بر شما جناب شرعی ارجمند
بسیار زیبا قلم زده اید
💐💐💐💐🌿