🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کیمیا بیست و یک

(ثبت: 263386) شهریور 8, 1402 

 

رویت شده ای ماه من و عید صیام است
دیدار رُخ غیر تو بر دیده حرام است

گو شمع نیارید در این جمع که امشب
در محفل ما ماه رُخ دوست تمام است

آنقدر مرا مست کنید از لب لعلش
تا آنکه ندانم ره میخانه کدام است

ما دلشدگانیم و دل از خویش بریدیم
تا عکس رُخ یار در آیینه ی جام است

گفتم به سر کوی تو آییم ، غزالی
چون فلسفه ی عشق فقط عیش مدام است

زیبایی تو جلوه ی هر واژه به شعر است
تعریف جمال تو خودِ حُسن کلام است

روشن شده یعقوب نگاهم ز شمیمی
کز عطر تنت یوسف کنعان به مشام است

تا دست فشانیم و به دف ضرب بگیریم
شبگرد بگو گردش ایام به کام است

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. مهرداد مانا

    شهریور 8, 1402

    سلام محمدرضاجان ، به گمانم از بعد لهجه و ریتم و صناعت ، شعر به شعر بهتری می شوی
    هرچند این غزل در قافیه و ردیف و نوع گویش تازگی نداشت و پیشتر هم از این دست کم نخوانده ایم . توصیه ام این است نگاهی به غزلهای جدیدتر بندازید

    • شاعر ارجمند
      ادیب فرهیخته
      مهرداد جان نازنین
      سپاس از دقت نظر شما
      سپاس که مهرت را از من دریغ نمی کنی
      چنین خواهم کرد که فرمودی
      سپاس

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا