🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای دختر مَه پاره ی افتاده بر بام
از عشق پاکت نازنین دل گشته بد نام
چیزی طمع از لذت دنیا ندارم
جز با تو بودن تا بگیرم از تو من کام
ای قبله گاه هر نماز صبح و شامم
دل بر طواف روی ماهت بسته احرام
دین و دل از ما برده ای یغما و دیدم
من در صف عشاق تو صد شیخ و خاخام
حدی برای وصف عشقت در سرم نیست
کوچک شده پیش نگاهت علم ارقام
باد صبا از خاک کویش توتیایی
باز آور و جان مرا بستان به انعام
ای کیمیا در عشوه و ناز و ملاحت
شبگرد از عشق تو شد رسوا سرانجام
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مرداد 14, 1402
شبگرد عزیز
ایشالا خودم برات آستین بالا بزنم و برم خواستگاری کیمیا خاتون
پاسخ
مرداد 21, 1402
دوست خوبم
مهرداد نازنین
محبت شما بر من اثبات شده است
مهرداد جان از شما خواهش می کنم دست نوشته هایم را با دقت نظر مضاعف ملاحظه بفرمایید زیرا که در اوزان بسیار ضعیف هستم و مساعدت شما باعث ماندگاری بیشتر این نوشته ها خواهد شد
دست بوس شما هستم
پاسخ
بستن فرم