🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

الحکایه و التمثیل : بسگ گفتند زر داری سگ از ننگ

(ثبت: 181746)

بسگ گفتند زر داری سگ از ننگ

گهی فریاد می‌کرد و گهی جنگ

چو سگ از ننگ زر فریاد دارد

بیک جو خواجه چون دل شاد دارد

سگ اندر ننگ زردر جنگ و بانگیست

ترا زر می‌کند بانگ ارچه دانگیست

ز جایی گر ترا دانگی درافتد

ترا زان زر سقط بانگی درافتد

اگر صد بدرهٔ زر برفشانی

بود کم دانکی آن میزبانی

الا ای مرد دنیا دار مستی

چه خواهی دید زین دنیاپرستی

چرا در بت پرستی ای هو جوی

بسان کافران آوردهٔ روی

چرا داری طریق کافران رت

که تو زر می‌پرستی کافران بت

بتی رز نیست صد من پیش کفار

ترا یک جو زرست ای مرد دین دار

برو دنیا بدنیا دار بگذار

زر و بت در کف کفار بگذار

نشاید زر بجز بت ساختن را

نشاید بت بجز انداختن را

اگر صد گنج زر در پیش گیری

بروز واپسین درویش میری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا