🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
گشت پرباد مفسدی را بوق
برد نفسش نفیر بر عیوق
شد پی میل خویش مکحله جوی
کرد صحرا و دشت در تک و پوی
اشتری یافت ناگهان ماده
بهر مقصود خویش آماده
خواست با او شود به زودی جفت
اشتر از کار سرکشید و نخفت
چون میسر نشد تمنایش
بست چوبی به عرض بر پایش
پا بر آنجا نهاد و پیش خزید
مرده ریگش به آنچه خواست رسید
بود در کار خود بدان تلبیس
شد مصور به پیش او ابلیس
گفت ای بد سیر چه کار است این
مایه صد هزار عار است این
هر که می بیند از شریف و وضیع
از تو این صورت رکیک و شنیع
پیش ازان کاندر آن زند طعنت
بر من از جهل می کند لعنت
به خدا تا من از عناد و جحود
ز آدم و آدمی شدم مردود
هرگز این حیله در دلم نخلید
وین قباحت به خاطرم نرسید
خود زنی در چنین مکاید گام
من به تلقین آن شوم بدنام
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم