🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام می دانم می آید نزدیک است سپاس از مهر حضورت در پناه خدا 🌹
سلامشیدا جان سپاس از دعای زیبا و حضور سبزتان بهترین ها را از
من سبزم هنوز به هیبت سحاب های بی سجلی که نشانی مرا، در آواز پرنده ها می جستند سلام
امین غلامی در ویران
کـــــــاش پیدا شود... آنکس که دلم را برده... امین غلامی (شاعر کوچک) اینستا amingh68
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146733
صوفیی بر میخ روزی سفره دید
چرخ میزد جامهها را میدرید
بانگ میزد نک نوای بینوا
قحطها و دردها را نک دوا
چونک دود و شور او بسیار شد
هر که صوفی بود با او یار شد
کخکخی و های و هویی میزدند
تای چندی مست و بیخود میشدند
بوالفضولی گفت صوفی را که چیست
سفرهای آویخته وز نان تهیست
گفت رو رو نقش بیمعنیستی
تو بجو هستی که عاشق نیستی
عشق نان بی نان غذای عاشق است
بند هستی نیست هر کو صادقست
عاشقان را کار نبود با وجود
عاشقان را هست بی سرمایه سود
بال نه و گرد عالم میپرند
دست نه و گو ز میدان میبرند
آن فقیری کو ز معنی بوی یافت
دست ببریده همی زنبیل بافت
عاشقان اندر عدم خیمه زدند
چون عدم یکرنگ و نفس واحدند
شیرخواره کی شناسد ذوق لوت
مر پری را بوی باشد لوت و پوت
آدمی کی بو برد از بوی او
چونک خوی اوست ضد خوی او
یابد از بو آن پری بویکش
تو نیابی آن ز صد من لوت خوش
پیش قبطی خون بود آن آب نیل
آب باشد پیش سبطی جمیل
جاده باشد بحر ز اسرائیلیان
غرقه گه باشد ز فرعون عوان
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
بستن فرم