🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
ور تو گویی که کاملان بسیار
ما و من آورند در گفتار
بی شک ایشان بسی شتافته اند
وز من و ما خلاص یافته اند
ما و من بر زبان چرا رانند
غرض از ما و من که را دانند
گویم آن کس که شد ز خویش خلاص
شد به سر شهود وحدت خاص
غیر مشهود خود نداند هیچ
غیر ازان بر زبان نراند هیچ
نشود زانش ما و من مانع
هر چه گوید بر آن شود واقع
من چو گوید مرادش از من اوست
اوست چون مغز و لفظ ها همه پوست
بلکه حق بر زبان او گویاست
نطق حق از زبان او پیداست
متکلم ز خود چو گوید راز
جز من و ما دگر چه گوید باز
قایل من چو نیست جز ذوالمن
غیر ذوالمن کجا بود آن من
قطره چون بحر ساخت ناچیزش
که تواند ز بحر تمییزش
به من و ما اگر شود گویا
من و مایش بود همان دریا
گر چه آرد هزار طوفان زور
نفتدش در شهود بحر فتور
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم