🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
به غضب جان هیچ کس مخراش
حرف آسایش از دل متراش
غضب آمد خراشگر چو اره
اره است آن بلی ولی دو سره
ناخراشیده خاطر تو نخست
کی بود دلخراشی از تو درست
ز آتشی کز غضب برافروزی
اولا خان و مان خود سوزی
آنچه بر مردم کناره رسد
ز آتشت دود یا شراره رسد
اصل آن در دلت فروخته است
که ازان خرمن تو سوخته است
آب حلمی بزن بر آن آتش
تا نیفتد به دیگران آتش
خشم با دیگران سگی و ددیست
وین سگی و ددی بیخردیست
هر که را از خرد مدد باشد
کی در آن تن دهد که دد باشد
نیش دندان خوک و پنجه گرگ
بهر آزار شد بلای بزرگ
سوی آزارشان چو راهی نیست
پنجه و نیش را گناهی نیست
ز آدمیزاده چون کسی رنجه ست
خوک بی نیش و گرگ بی پنجه ست
خشم خوش باشد از برای خدای
نه ز وسواس نفس بد فرمای
چون برای خدا بود خشمت
از دو بینی جدا بود چشمت
آن نه چشم است غیرت دین است
وز در آفرین و تحسین است
جنبش خشم چون ز نفس بد است
بالش دیو و کاهش خرد است
به که از دیو دل بپردازی
خشم را زیر دست خود سازی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم