🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
چون سلامان مایل ابسال شد
طالع ابسال فرخ فال شد
یافت آن مهر قدیم او نوی
شد بدو پیوند امیدش قوی
فرصتی می جست تا بیگاه و گاه
یابد اندر خلوت آن ماه راه
کام دل از لعل او حاصل کند
جان شیرین با لبش واصل کند
تا شبی سویش به خلوت راه یافت
نقد جان بر دست پیش او شتافت
همچو سایه زیر پای او فتاد
وز تواضع رو به پای او نهاد
شه سلامان نیز با صد عز و ناز
کرد دست مرحمت سویش دراز
چون قبا تنگ اندر آغوشش گرفت
کام جان از چشمه نوشش گرفت
هر دو را از بوسه شد آغاز کار
زانکه بوس آمد قلاووز کنار
بس که می سودند با هم لب به لب
شد لبالب هر دو را جام طرب
گر چه لبهاشان به هم بسیار سود
ماند باقی آنچه اصل کار بود
بهر سودایی که در سر داشتند
پرده شرم از میان برداشتند
شد گشاده در میان بندی که بود
سخت تر شد میل پیوندی که بود
داشت شکر آن یکی شیر این دگر
شد به هم آمیخته شیر و شکر
کام جان پر شیر و شکر بودشان
تا شکر خواب سحر بربودشان
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم