🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
شب علی موفق آن شه دین
رفت در خواب سوی خلد برین
دید شخصی لطیف و پاک سرشت
ایستاده به رهگذار بهشت
یک به یک را به چهره می نگرد
ره رد و قبول می سپرد
سعدا را به خلد می خواند
اشقیا را ز خلد می راند
بعد ازان دید با خدادانی
دو فرشته نشسته بر خوانی
می نهندش ز طیبات جنان
از چپ و راست لقمه ها به دهان
بعد ازان با هزار جاه و جمال
یافت ره در سرادقات جلال
دید در زیر عرش حیرانی
از دو عالم فشانده دامانی
کرده در جلوه گاه وحدت جای
دوخته دیده در شهود خدای
ننهد دیده شهود به هم
ندهد پشت استقامت خم
گفت با خویشتن در آن دل شب
که کیانند این سه تن یارب
هاتفی گفت این که مشعوف است
به شهود خدای معروف است
که ز امید و بیم فارغ و فرد
به محبت پرستش حق کرد
وان دو تن را که دیدی از اول
بشر حافی و احمد حنبل
جامی از هر چه هست بگسل بندو
واندر آن یار دل گسل دل بند
بو که حکم کما تعیش تموت
دهدت بعد مرگ از وی قوت
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم