🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
یوسف کنعان چو به مصر آرمید
صیت وی از مصر به کنعان رسید
بود در آن غمکده یک دوستش
پر شدهٔ مغز وفا پوستش
ره به سوی مهر جمالش سپرد
آینهای بهر ره آورد برد
یوسف از او کرد نهانی سؤال
کای شده محرم به حریم وصال!
در طلبم رنج سفر بردهای
زین سفرم تحفه چه آوردهای؟
گفت: «به هر سو نظر انداختم
هیچ متاعی چو تو نشناختم
آینهای بهر تو کردم به دست
پاک ز هر گونه غباری که هست
تا چو به آن دیدهٔ خود واکنی
صورت زیبات تماشا کنی
تحفهای افزون ز لقای تو چیست؟
گر روی از جای، به جای تو کیست؟
نیست جهان را به صفای تو کس
غافل از این، تیره دلاناند و بس!»
جامی، ازین تیره دلان پیش باش!
صیقلی آینهٔ خویش باش
تا چو بتابی رخ ازین تیرهجای
یوسف غیب تو شود رونمای
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم