🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

حکایت : دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ

(ثبت: 165858)

دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ

پراگنده نعلین و پرنده سنگ

یکی فتنه دید از طرف بر شکست

یکی در میان آمد و سر شکست

کسی خوشتر از خویشتن دار نیست

که با خوب و زشت کسش کار نیست

تو را دیده در سر نهادند و گوش

دهن جای گفتار و دل جای هوش

مگر بازدانی نشیب از فراز

نگویی که این کوته است، آن دراز

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا