🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

حکایت : طبیبی پری چهره در مرو بود

(ثبت: 165779)

طبیبی پری چهره در مرو بود

که در باغ دل قامتش سرو بود

نه از درد دلهای ریشش خبر

نه از چشم بیمار خویشش خبر

حکایت کند دردمندی غریب

که خوش بود چندی سرم با طبیب

نمی‌خواستم تندرستی خویش

که دیگر نیاید طبیبم به پیش

بسا عقل زورآور چیردست

که سودای عشقش کند زیردست

چو سودا خرد را بمالید گوش

نیارد دگر سر برآورد هوش

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا