🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام ودرود به استاد ادیب و یار دوران های دور از طرف سارا جان وخودم از
محمد یزدانی"جوینده" در سمفونی سارا
درود و احترام استاد خراسانی بزرگمهر بسیار زیبا و با کلاس سروده اید مبارک نور چشمی عزیزتان
سلام ودرود بر حضرت استاد معین حجت عزیز سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
سلام و درود استاد سپاس از حضور گرم آن گرانمهر در پناه خدا 🌹
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2888
تعداد کل نظرات و نقدها:146697
یک شبی محمود میشد بیسپاه
خاک بیزی دید سر بر خاک راه
کرده بد هر جای کوهی خاک بیش
شاه چون آن دید، بازو بند خویش
در میان کوه خاک او فکند
پس براند آنگاه چون بادی سمند
پس دگر شب باز آمد شهریار
دید او را همچنین مشغول کار
گفتش آخر آنچ دوش آن یافتی
ده خراج عالم آسان یافتی
همچنان بس خاک میبیزی تو باز
پادشاهی کن که گشتی بینیاز
خاک بیزش گفت آن زین یافتم
آن چنان گنجی نهان زین یافتم
چون ازین در دولتم شد آشکار
تا که جان دارم مرا اینست کار
مرد این ره باش تا بگشایدت
سر متاب از راه تا بنمایدت
بسته جز دو چشم تو پیوسته نیست
تو طلب کن زانک این در بسته نیست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
بستن فرم