🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۳۵۱ : شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال

(ثبت: 194338)

شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال

چشمه و سبزه مقام شوخی و دزدی حلال

رهزنی آن کس کند کو نشناسد رهی

خانه دغل او بود کو نشناسد جمال

اهل جهان عنکبوت صید همه خرمگس

هیچ از ایشان مگو تام نگیرد ملال

دزد نهان خانه را شاهد و غماز کیست

چهره چون زعفران اشک چو آب زلال

اشک چرا می‌دود تا بکشد آتشی

زرد چرا می‌شود تا بکند وصف حال

اشک و رخ عاشقان می‌کشدت که بیا

پیشگه عشق رو خیز ز صف نعال

زردی رخ آینه‌ست سرخی معشوق را

اشک رقم می‌کشد بر صحف خط و خال

این همه خوبی و کش بر رخ خاک حبش

تافته از ماه غیب پرتو نور کمال

صبر کن این یک دو روز با همه فر و فروز

بازرود سوی اصل بازکند اتصال

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا