🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۴۱۶ : ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم

(ثبت: 194468)

ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم

ز افسون‌هاش مجنونم ز افسان‌هاش سرمستم

بتان بس دیده‌ام جانا ولیکن نی چنین زیبا

تویی پیوندم و خویشم کنون در خویش درجستم

همه شب از پریشانی چنان بودم که می دانی

ولیک این دم ز حیرانی کریما از دگر دستم

از این حالت که دل دارد بگیر و برجهان او را

که من خاکی ز سعی تو ز روی خاک برجستم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا