🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵۸ : روزم به نیابت شب آمد

(ثبت: 162720)

روزم به نیابت شب آمد

جام به زیارت لب آمد

از بس که شنید یاربم چرخ

از یارب من به یارب آمد

عشق آمد و جام جام درداد

زان می که خلاف مذهب آمد

هر بار به جرعه مست گشتم

این بار قدح لبالب آمد

کاری نه به قدر همت افتاد

راهی نه به پای مرکب آمد

رفتم به درش رقیب من گفت

کاین شیفته بر چه موجب آمد

همسایه شنید آه من گفت

خاقانی را مگر تب آمد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا