🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵ : من کیم کاندیشهٔ تو هم نفس باشد مرا

(ثبت: 167542)

من کیم کاندیشهٔ تو هم نفس باشد مرا

یا تمنای وصال چون تو کس باشد مرا

گر بود شایستهٔ غم خوردن تو جان من

این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا

گر نه عشقت سایهٔ من شد چرا هر گه که من

روی بر تابم ازو پویان ز پس باشد مرا

هرنفس کانرا بیاد روزگار تو زنم

جملهٔ عالم طفیل آن نفس باشد مرا

هز رمان ز امید وصل تو دل خود خوش کنم

باز گویم نه چه جای این هوس باشد مرا

چون خیال خاکپایت می‌نبیند چشم من

بر وصال تو چگونه دست رس باشد مرا

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا