🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۶۱ : هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار

(ثبت: 159300)

هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار

سر پیوند چو من باز فرود آرد یار

کاشکی هیچ‌کسی زو خبری می‌دهدی

تا از این واقعه خود هیچ خبر دارد یار

تو ببینی که مرا عشوه دهان خنداخند

سالها زار بگریاند و بگذارد یار

یارت ار جو کند خود چکند چون به عتاب

خون بریزد که همی موی نیازارد یار

انوری جان جهان گیر و کم انگار دلی

پیش از آن کت به همین روز کم انگارد یار

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا