🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۶۳ : ای غم تو جسم را جانی دگر

(ثبت: 159302)

ای غم تو جسم را جانی دگر

جان نیابد چون تو جانانی دگر

ای به زلف کافر تو عقل را

هر زمانی تازه ایمانی دگر

وی ز تیره غمزهٔ تو روح را

هر دم اندر دیده پیکانی دگر

نیست بر اثبات یزدان نزد عقل

از تو بهتر هیچ برهانی دگر

گر ببیند روی خوبت اهرمن

بی‌گمان گوید که یزدانی دگر

ای فرو برده به وصلت از طمع

هر دلی بیهوده دندانی دگر

وی برآورده ز عشقت در هوس

هر کسی سر از گریبانی دگر

نیست بیمار غم عشق ترا

بهتر از درد تو درمانی دگر

دل به فرمانت به ترک جان بگفت

ای به از جان هست فرمانی دگر

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا