🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۷۰۱ : آوازه جمالت از جان خود شنیدیم

(ثبت: 195030)

آوازه جمالت از جان خود شنیدیم

چون باد و آب و آتش در عشق تو دویدیم

اندر جمال یوسف گر دست‌ها بریدند

دستی به جان ما بر بنگر چه‌ها بریدیم

رندان و مفلسان را پیداست تا چه باشد

این دلق پاره پاره در پای تو کشیدیم

در عشق جان سپاران مانند ما هزاران

هستند لیک چون تو در خواب هم ندیدیم

ماننده ستوران در آب وقت خوردن

چون عکس خویش دیدیم از خویش می رمیدیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا