🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۷۳ : گر نکوییت بیشتر گردد

(ثبت: 180369)

گر نکوییت بیشتر گردد

آسمان در زمین به سر گردد

آفتابی که هر دو عالم را

کار ازو همچو آب زر گردد

زآرزوی رخ تو هر روزی

روی بر خاک دربدر گردد

نرسد آفتاب در گردت

گرچه صد قرن گرد در گردد

گر بیابد کمال تو جزوی

عقل کل مست و بیخبر گردد

صبح از شرم سر به جیب کشد

دامن آفتاب تر گردد

هر که بر یاد چشمهٔ نوشت

زهر قاتل خورد شکر گردد

درد عشق تو را که افزون باد

گر کنم چاره بیشتر گردد

چون ز عشقت سخن رود جایی

سخن عقل مختصر گردد

چه دهی دم مرا دلم برسوز

کاتش از باد تیزتر گردد

بر رخم گرچه خون دل گرم است

از دم سرد من جگر گردد

دل عطار هر زمان بی تو

در میان غمی دگر گردد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا