🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آری ،رز ها خوش اقبال بودند که دستمال سرخ سرشان بوی خون نمیداد!! گل های ختمی در خاتمه
درود و مهر حمید جان. البته چوب کاری می فرمایید. به هر حال ممنونم از
سلام به گمانم فرستادم . الان نگاه می کنم دوباره
درود بر شما پایدار باشید
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26688
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:146960
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
باز دوش آن صنم بادهفروش
شهری از ولوله آورد به جوش
صبحدم بود که میشد به وثاق
چون پرندوش نه بیهش نه به هوش
دست برکرده به شوخی از جیب
چادر افکنده ز شنگی بر دوش
دامن از خواب کشان در نرگس
دام دلها زده از مرزنگوش
لالهاش از آتش می پروین پاش
زهرهاش از باد سحر سنبلپوش
پیشکارش قدح باده به دست
او یکی چنگ خوش اندر آغوش
راهوی کرده بعمدا پرده
تا بود پرده درو پرده نیوش
طلع الصبح علی اسعد فال
آن کش فتنهکش آفتکوش
بم سه تا در عمل آورده چنانک
میر عالم نشنیدست به گوش
قول این صوت چنان مطرب او
وای اگر شهر برآشفتی دوش
ای بسا شربت خون کز غم اوی
دوش گشتست بر آوازش نوش
روستایی بچهای شهر بسوخت
کس در این فتنه نباشد خاموش
گر شبی دیگر از این جنس کند
درگه میر خراسان و خروش
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام جناب مانا و تشکر از نقد کمی ترش و البته بیشتر شیرین شما.
ناهید سعیدی در پرواز
سلام و درود بیکران خدمت فرهیخته ی ارجمند جناب آقای مهرداد مانا حضورتان باعث افتخار
چه درختان سیاهی چه پلیده سایه هاشان میوه ای نیست وگر هست بسته کام است نربوده است پای احساس کسی را
سلام ودرود به جناب قلیچ خانی و جناب مانای مهربان…🧚♂ همانطور که مانای عزیز فرمودند؛ شعرهای این
یکی را سخن میگویم از پیش پیش از آن که تلخه ی گرم درد از مرداب چشمی
بستن فرم