🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۸۵ : آوازهٔ جمالت اندر جهان فتاد

(ثبت: 162747)

آوازهٔ جمالت اندر جهان فتاد

شوری ز کبریای تو در آسمان فتاد

دل در سرای وصل تو یک گام درنهاد

برداشت گام دیگر و بر آستان فتاد

بر شاه‌راه سینهٔ من سوز عشق تو

دزد دلاوری است که بر کاروان فتاد

بازارگانی از دل زارتر که دید

کز عشق سود جست به جان در زیان فتاد

کشتی صبر من سوی ساحل کجا رسد

با صد هزار رخنه که در بادبان فتاد

قفلی که از وفای تو بر سینه داشتم

اکنون ز بیم خصم توام بر دهان فتاد

خاقانی از تو دور نه بر اختیار ماند

دانی که در بلا به ضرورت توان فتاد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا