🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۰ : ای ز عشقت روح را آزارها

(ثبت: 167547)

ای ز عشقت روح را آزارها

بر در تو عشق را بازارها

ای ز شکر منت دیدار تو

دیده بر گردن دل بارها

فتنه را در عالم آشوب و شور

با سر زلفین تو اسرارها

عاشقان در خدمت زلف تواند

از کمر بر ساخته زنارها

نیستم با درد عشقت لحظه‌ای

خالی از غمها و از تیمارها

بر امید روی چون گلبرگ تو

می‌نهم جان را و دل را خارها

تا سنایی بر حدیث چرب تست

غره چون کفتار بر گفتارها

دارد از باد هوس آبی بروی

با خیال خاک کویت کارها

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا