🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۱۷ : ای بلبل وصل تو طربناک

(ثبت: 167744)

ای بلبل وصل تو طربناک

وی غمزت زهر و خنده تریاک

ای جان دو صدهزار عاشق

آویخته از دوال فتراک

افلاک توانگر از ستاره

در جنب ستانهٔ تو مفلاک

در بند تو سر زنان گردون

با طوق تو گردنان سرناک

از بهر شمارش ستاره

پیشانی ماه تختهٔ خاک

از زلف تو صد هزار منزل

تا روی تو و همه خطرناک

ای نقش نگین تو «لعمرک»

وی خلعت خلقت تو «لولاک»

بر بوی خط تو روح پاکان

از عقل بشسته تخته‌ها پاک

با نقش تو گفته نقش بندت

«لولاک لما خلقت الا فلاک»

از رشک تو آفتاب چون صبح

هر روز قبای نو کند چاک

با تابش تو به ماه نیسان

گشته می صرف غوره بر تاک

از گرد رکاب تو سنایی

مانندهٔ مرکب تو چالاک

با کیش نه از کس و گزافست

آن تو و آنگه از کسش باک؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا