🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۳۲۱ : ای دل به کجایی تو آگاه هیی یا نه

(ثبت: 196251)

ای دل به کجایی تو آگاه هیی یا نه

از سر تو برون کن هی سودای گدایانه

در بزم چنان شاهی در نور چنان ماهی

خط در دو جهان درکش چه جای یکی خانه

در دولت سلطانی گر یاوه شود جانی

یک جان چه محل دارد در خدمت جانانه

گر جان بداندیشت گوید بد شه پیشت

ده بر دهن او زن تا کم کند افسانه

یک دانه به یک بستان بیع است بده بستان

و آن گاه چو سرمستان می‌گو که زهی دانه

شاهی نگری خندان چون ماه و دو صد چندان

بی‌ناز خوشاوندان بی‌زحمت بیگانه

شمس الحق تبریزی آن کو به تو بازآید

آن باز بود عرشی بر عرش کند لانه

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا