🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۳۶ : دل بدادیم و جان نمی‌خواهیم

(ثبت: 159375)

دل بدادیم و جان نمی‌خواهیم

خلوتی جز نهان نمی‌خواهیم

از نهانی که هست خلوت ما

پای دل در میان نمی‌خواهیم

خدمت تو مرا ز جان بیش است

شاید ار زان‌که جان نمی‌خواهیم

هستی جان و دل خصومت ماست

هستی هر دوان نمی‌خواهیم

با تو بوی وجود جان نه خوشست

لقمه بر استخوان نمی‌خواهیم

من و معشوقه و بر این مفزای

زحمت دیگران نمی‌خواهیم

گر بود شیشه‌ای نباشد بد

مطربی قلتبان نمی‌خواهیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا