🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۴۴ : الحق نه دروغ سخت زارم

(ثبت: 167771)

الحق نه دروغ سخت زارم

تا فتنهٔ آن بت عیارم

من پار شراب وصل خوردم

امسال هنوز در خمارم

صاحب سر درد و رنج گشتم

تا با غم عشق یار غارم

قتال‌ترین دلبرانست

قلاش‌ترین روزگارم

وز درد فراق و رنج هجرش

از دیده و دل در آب و نارم

با حسن و جمال یار جفتست

با درد و خیال و رنج یارم

با آتش عشق سوزناکش

بنگر که همیشه سازگارم

گر منزل عشق او درازست

شکر ایزد را که من سوارم

در شادی عشق او همیشه

من بر سر گنج صدهزارم

منگر تو بتا بدانکه امروز

چون موی تو هست روزگارم

فردا صنما به دولت تو

گردد چو رخ تو خوب کارم

یک راه تو باش دستگیرم

یک روز تو باش غمگسارم

تا چند سنایی نوان را

چون خر به زنخ فرو گذارم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا