🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۴۷ : دل من زحمت جان برنتابد

(ثبت: 164174)

دل من زحمت جان برنتابد

که در ملکی دو سلطان برنتابد

گرش همچون سگان کو برانند

عنان از کوی جانان برنتابد

کجا در خلوت وصلش بود بار

کسی کو بار هجران برنتابد

سری کز سر عشقش نیست خالی

یقین میدان که سامان برنتابد

نگارا تکیه برحسن وجوانی

مکن چندین که چندان برنتابد

دلا در باز جان در پای جانان

که عاشق زحمت جان برنتابد

چو خواجو در غمش می‌سوز و می‌ساز

که درد عشق درمان برنتابد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا