🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام ودرود به استاد ادیب و یار دوران های دور از طرف سارا جان وخودم از
محمد یزدانی"جوینده" در سمفونی سارا
درود و احترام استاد خراسانی بزرگمهر بسیار زیبا و با کلاس سروده اید مبارک نور چشمی عزیزتان
سلام ودرود بر حضرت استاد معین حجت عزیز سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
سلام و درود استاد سپاس از حضور گرم آن گرانمهر در پناه خدا 🌹
مهدی سیدحسینی در ای که هستی با تمام اطلسی ها آشنا
سپاس استاد ممنون از نگاه پرمهرتون شاد باشید 🌷🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146696
خورشید تویی و ذره ماییم
بی روی تو روی کی نماییم
تا کی به نقاب و پرده یک ره
از کوی برآی تا برآییم
چون تو صنم و چو ما شمن نیست
شهری و گلی تویی و ماییم
آخر نه ز گلبن تو خاریم
آخر نه ز باغ تو گیاییم
گر دستهٔ گل نیاید از ما
هم هیزم دیگ را بشاییم
بادی داریم در سر ایراک
در پیش سگ تو خاکپاییم
آب رخ ما مبر ازیراک
با خاک در تو آشناییم
از خاک در تو کی شکیبیم
تا عاشق چشم و توتیاییم
یک روز نپرسی از ظریفی
کاخر تو کجا و ما کجاییم
زامد شد ما مکن گرانی
پندار که در هوا هباییم
بل تا کف پای تو ببوسیم
انگار که مهر لالکاییم
برف آب همی دهی تو ما را
ما از تو فقع همی گشاییم
با سینهٔ چاک همچو گندم
گرد تو روان چو آسیاییم
بر در زدهای چو حلقه ما را
ما رقص کنان که در سراییم
وندر همه ده جوی نه ما را
ما لاف زنان که ده خداییم
از شیر فلک چه باک داریم
چون با سگ کویت آشناییم
ما را سگ خویش خوان که تا ما
گوییم که شیر چرخ ماییم
پرسند ز ما کهاید گوییم
ما هیچ کسان پادشاییم
تو بر سر کار خویش میباش
تا ماهله خود همی درآییم
کز عشق تو ای نگار چنگی
اکنون نه سناییم ناییم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
بستن فرم