🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
قلبم وارونه می تپد و تو پرت می شوی تا شاهرگ گردن حالا بگو چگونه در ازدحام قدم
طارق خراسانی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
ای باخبر ز حال خراب ندارها چیزی بگو به قافله ی خرسوارها با این الاغ لنگ به
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سلام بر جان طارق مانای عزیز پسر فرهیخته ام سپاس از اینکه به مهر می
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سلام جناب استاد یغمایی عزیز نظر جناب معصومی لحاظ شد چون بیت را بسیار زیباتر و
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود و سپاس از حضور گرمتون شاد و سلامت باشید 🌷🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146815
هر خدنگی که ز دست تو به جان میرسدم
من چه گویم که چه راحت به روان میرسدم؟
خود گرفتم که به من دولت وصلت نرسد
ناوکی آخر از آن دست و کمان میرسدم
من که باشم که رسد دیدن روی تو به من
این قدر بس که به کوی تو فغان میرسدم
بلبل باغ جمال توام از گلبن وصل
گر به رنگی نرسم بویی از آن میرسدم
ترک سودای تو هرگز نکنم، منع چه سود؟
خود گرفتم نرسم بویی از آن میرسدم
ناله آمد که کند با تو بیان حال دلم
وینک اندر عقبش اشک روان میرسدم
راز سر بسته زلف تو نمییارم گفت
که زبان میکشند چون به زبان میرسندم
از فراقت نتوانم که زنم دم کان دم
شعله شوق تو از دل به دهان میرسدم
از تو پنهان چه کند حال دل خود سلمان
که حکایت به دل خلق جهان میرسندم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
بستن فرم