🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
موسی عباسی مقدم در تسلیم حادثه
سلام استاد حجت گرامی بسیار عالی وزیباست
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
سپاس از حضور گرمتون جناب عباسی لطف کردید🌷🌷
مهدی سیدحسینی در شهر
درود🌷🌷
درود جناب عباسی زیباست ان شاءالله رقص قلمتان را بیشتر شاهد باشیم 🌷🌷
موسی عباسی مقدم در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود بزرگوار بسیار عالی وزیبا بود
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146847
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
ایکه از شرمت خوی از رخسارهٔ خور میچکد
چون سخن میگوئی از لعل تو گوهر میچکد
زان لب شیرین چو میآرم حدیثی در قلم
از نی کلکم نظر کن کاب شکر میچکد
دامن گردون پر از خون جگر بینم بصبح
بسکه در مهر تو اشک از چشم اختر میچکد
چون عقیق گوهر افشان تو میآرم بیاد
در دمم سیم مذاب از دیده بر زر میچکد
بسکه میریزد ز چشمم اشک میگون شمعوار
ز آتش دل خون لعل از چشم ساغر میچکد
عاقبت سیلابم از سر بگذرد چون دمبدم
راه میگیرم برآب چشم و دیگر میچکد
آستین بردیده میبندم ولی در دامنم
خون دل چندانکه میبینم فزونتر میچکد
خامه چون احوال دردم بر زبان میآورد
اشک خونینش روان بر روی دفتر میچکد
تشنه میمیرم چو خواجو برلب دریا و لیک
برلب خشکم سرشک از دیدهٔ تر میچکد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
سلام افلاطونیان معتقد بودند که ورای این عالم که مجاز است ، عالم دیگری نیز هست
سپاس گذار رحمت و زحمتی هستم که کشیدید خانم عبدلی عزیز و بی تردید سعی
بستن فرم