🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۲۹ : هر که را ذره‌ای وجود بود

(ثبت: 180525)

هر که را ذره‌ای وجود بود

پیش هر ذره در سجود بود

نه همه بت ز سیم و زر باشد

که بت رهروان وجود بود

هر که یک ذره می‌کند اثبات

نفس او گبر یا جهود بود

در حقیقت چو جمله یک بودست

پس همه بودها نبود بود

نقطهٔ آتش است در باطن

دود دیدن ازو چه سود بود

هر که آن نقطه دید هر دو جهانش

محو گشته ز چشم زود بود

زانکه دو کون پیش دیدهٔ دل

چون سرابی همه نمود بود

هر که یک ذره غیر می‌بیند

همچو کوری میان دود بود

همچو عطار در فنا می‌سوز

تا دمی گر زنی چو عود بود

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا