🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۳۳ : تا بیش دل خراب داری

(ثبت: 162895)

تا بیش دل خراب داری

دل بیش کند ز جان‌سپاری

ای کار مرا به دولت تو

افتاد قرار بی‌قراری

دل خوش کردم چنین که دانی

تن دردادم چنان که داری

یک ناخن کم نمی‌کنی جور

تا خون دلم به ناخن آری

جان کاهی و اندهان فزائی

سیبی به دو کرده روزگاری

آوازه فراخ شد به عالم

درگاه تو را به تنگ باری

هر لحظه کشی ز صف عشاق

چندان که به دست چپ شماری

این باقی عمر با تو باشم

کز عمر گذشته یادگاری

خاک در تو رساند آخر

خاقانی را به تاجداری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا