🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود و سپاس از حضور گرمتون شاد و سلامت باشید 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
سپاس از لطفتون زنده باشید به مهر 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانا بهره بردم زیباست با آرزوی سلامتی و توفیق الهی قلمتان سبز و ماندگار
در سراب
بسیار دلنشین و جذاب و روحبخش
راستی در نوشتن عنوان شعر کمی عجول بوده ای . می توانی ویرایش کنی
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146808
هرکه از خود خبری دارد، ازو بیخبر است
عشق جایی نبرد، پی که ز هستی اثر است
مرد هشیار منم، کم خبر از عالم نیست
وین کسی داند، کز عالم ما با خبر است
بر سر کوی محبت، نتوان پای نهاد
که در آن کوی، هر آنجا که نهی پای، سراست
جان درین منزل خونخوار، ندارد خطری
هر که او غم جان است، به جان در خطر است
جان من، همنفس باد سحر خواهد بود
تا ز بویت نفسی در تن باد سحر است
مردم چشم من از با تو نظر باخت، چه شد
عشق بازی، صفت مردم صاحب نظر است
خاک بادا! سر من، گر سر افسر، دارم
تا به خاک کف پای تو سرم، تا جور است
آخر آن خار که بر رهگذرت نپسندم
بر دل من چه پسندی، که تو را رهگذرست؟
زاهدان! باز به قلاشی و رندی مکنید
عیب سلمان، که خود او را به جهان، این هنر است
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
بستن فرم