🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۷ : من ندانستم که عشق این رنگ داشت

(ثبت: 162599)

من ندانستم که عشق این رنگ داشت

وز جهان با جان من آهنگ داشت

دستهٔ گل بود کز دورم نمود

چون بدیدم آتش اندر چنگ داشت

عافیترا خانه همچون سیم رفت

زآنکه دست عقل زیر سنگ داشت

صبر بیرون تاخت از میدان عشق

در سر آمد زانکه میدان تنگ داشت

از جفا تا او چهار انگشت بود

از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت

دل بماند از کاروان وصل او

زآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشت

نالهٔ خاقانی از گردون گذشت

کار غنون عشق تیز آهنگ داشت

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا