🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۷۴ : این چه دامی است که از سنبل مشکین داری

(ثبت: 190282)

این چه دامی است که از سنبل مشکین داری

که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری

همه را نیش محبت زده‌ای بر دل ریش

این چه نوشی است که در چشمهٔ نوشین داری

خون بها از تو همین بس که ز خون دل من

دست رنگین و کف پای نگارین داری

عرقت خوشهٔ پروین و رخت خرمن ماه

وه که بر خرمن مه خوشهٔ پروین داری

همه صاحب نظران بر سر راهت جمعند

خیز و بخرام اگر قصد دل و دین داری

به چمن گر نچمی بهر تماشا نه عجب

گر خط و عارض خود سبزه و نسرین داری

من اگر سنگ تو بر سینه زنم عیب مکن

زان که در سینهٔ سیمین دل سنگین داری

از شکرپاشی کلک تو فروغی پیداست

که به خاطر هوس آن لب شیرین داری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا