🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۷۵ : نه ز وصل تو نشان می‌یابم

(ثبت: 180671)

نه ز وصل تو نشان می‌یابم

نه ز هجر تو امان می‌یابم

دشنهٔ هجر توام کشت از آنک

تشنهٔ وصل تو جان می‌یابم

از میان تو چو مویی شده‌ام

که تورا موی میان می‌یابم

به یقین از دهن پرشکرت

اثری هم به گمان می‌یابم

بر رخت تا به نگویی سخنی

می‌ندانم که دهان می‌یابم

در صفات لبت از غایت عجز

عقل را کند زبان می‌یابم

دل و جان بر چو لبت آن دارد

کین همه لایق آن می‌یابم

زان به روی تو جهان روشن شد

که تورا شمع جهان می‌یابم

آنچه از خلق نهان می‌جستم

در جمال تو عیان می‌یابم

بی تو عطار جگر سوخته را

نتوان گفت چه سان می‌یابم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا