🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
آن یوسف خوش عذار آمد
وان عیسی روزگار آمد
وان سنجق صد هزار نصرت
بر موکب نوبهار آمد
ای کار تو مرده زنده کردن
برخیز که روز کار آمد
شیری که به صید شیر گیرد
سرمست به مرغزار آمد
دی رفت و پریر نقد بستان
کان نقد خوش عیار آمد
این شهر امروز چون بهشتست
میگوید شهریار آمد
میزن دهلی که روز عیدست
میکن طربی که یار آمد
ماهی از غیب سر برون کرد
کاین مه بر او غبار آمد
از خوبی آن قرار جانها
عالم همه بیقرار آمد
هین دامن عشق برگشایید
کز چرخ نهم نثار آمد
ای مرغ غریب پربریده
بر جای دو پر چهار آمد
هان ای دل بسته سینه بگشا
کان گمشده در کنار آمد
ای پای بیا و پای میکوب
کان سرده نامدار آمد
از پیر مگو که او جوان شد
وز پار مگو که پار آمد
گفتی با شه چه عذر گویم
خود شاه به اعتذار آمد
گفتی که کجا رهم ز دستش
دستش همه دستیار آمد
ناری دیدی و نور آمد
خونی دیدی عقار آمد
آن کس که ز بخت خود گریزد
بگریخته شرمسار آمد
خامش کن و لطفهاش مشمر
لطفیست که بیشمار آمد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم