🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود جناب یغمایی عزیز گلستان در وجود شماست نه دستنوشته های به ظاهر شعر این
سلام عزیز عحیب حال مرا بیان کرده ای چه باید کرد روزگار بدی ست در پناه
سلام ودرود غیرت وشرافتت ستودنی ست در پناه خدا 🌱👏👏👏🖤👏👏👏🌱
سلام عزیز جان دلمریزاد شعری کوتاه وبسیار فاخر ودستمریزاد وخسته نباشید بخاطر پست های
قلبم وارونه می تپد و تو پرت می شوی تا شاهرگ گردن حالا بگو چگونه در ازدحام قدم
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146820
جان من میرقصد از شادی، مگر یار آمدست
میجهد چشمم همانا وقت دیدار آمد ست
جان بیمارم به استقبال آمد، تا به لب
قوتی از نو مگر، در جان بیمار آمد ست
میرود اشکم که بوسد، خاک راهش را به چشم
بر لبم، جان نیز پنداری بدین کار آمد ست
زان دهان میخواهد از بهر امان، انگشتری
جان زار من که زیر لب، به زنهار آمد ست
تا بدیدم روی خوبت را، ندیدم روز نیک
از فراقت روز برمن، چون شب تار آمد ست
بیتو گرمی خوردهام، در سینهام خون بسته است
بی تو گر گل چیدهام، در دیدهام خار آمد ست
گر نسیمی زان طرف، بر من گذاری کرده ست
همچو چنگ از هر رگم، صد ناله زار آمد ست
روز بر چشمم، سیه گردیده است از غم، چو شب
در خیالم، آن زمان کان زلف رخسار، آمد ست
گر بلا بسیار شد، سلمان برو، مردانه باش
بر سر مردان، بلای عشق بسیار آمدست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
بستن فرم