🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۸۶ : همه عالم خروش و جوش از آن است

(ثبت: 180282)

همه عالم خروش و جوش از آن است

که معشوقی چنین پیدا، نهان است

ز هر یک ذره خورشیدی مهیاست

ز هر یک قطره‌ای بحری روان است

اگر یک ذره را دل برشکافی

ببینی تا که اندر وی چه جان است

از آن اجسام پیوسته است درهم

که هر ذره به دیگر مهربان است

نه توحید است اینجا و نه تشبیه

نه کفر است و نه دین نه هر دوان است

اگر جمله بدانی هیچ دانی

که این جمله نشان از بی نشان است

دلی را کش از آنجا نیست قوتی

میان اهل دل دستار خوان است

دل عطار تا شد غرق این راه

همه پنهانیش عین عیان است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا