🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

قطعه شمارهٔ ۶۶ : ایا ستاره سپاهی که آب شمشیرت

(ثبت: 167083)

ایا ستاره سپاهی که آب شمشیرت

غبار فتنه و ظلم از هوای ملک بنشاند

فلک به نام تو تا خطبه داد در عالم

زمانه جز تو کسی را به پادشاهید نخواند

غبار دامن قدر تو بود چرخ کبود

گهی که همت تو دامن از جهان افشاند

به جاه خواست که ماند به تو مخالف تو

بسی بداد درین اشتیاق جان و نماند

شها کمیت من آمد رکاب سان در پا

عنان عزم به کلی ز دست من بستاند

به زور می‌کشمش چون کمان از آنکه برو

جز استخوان و پی و پوست هیچ چیز نماند

به مرکبیم مدد ده ازان که نیست مرا

بدست لاغری جز قلم که بتوان راند

وگرنه درستی خواهد از کسالت و ضعف

میان گرد بماند ستور و مرد نماند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا