🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
موسی عباسی مقدم در گرسنگی را کشتم
سلام ایرانپور گرامی حرف شما درسته باید از باشه
موسی عباسی مقدم در گرسنگی را کشتم
سلام حسینی گرامی ممنونم
درود بانو ... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود ... زنده باشید جناب نبی... سپاس از لطف شما 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26662
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146877
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
یکی پیری مشوّش روزگاری
بر فضل ربیع آمد بکاری
ز شرم وخجلت و درویشی خویش
ز عجز و پیری و بیخویشی خویش
سنانی تیز بود اندر عصایش
نهاد از بیخودی بر پشتِ پایش
روان شد خون ز پای فضل حالی
برآمد سرخ و زرد آن صدرّ عالی
نزد دم تا سخن جمله بیان کرد
بلطفی قصّه زو بستد نشان کرد
چو پیر از پیشِ او خوش دل روان شد
ز زخمش فضل آنجا ناتوان شد
بزرگی گفت آخر ای خداوند
چرا بودی بدرد پای خرسند
یکی فرتوت پایت خسته کرده
تو گشته مستمع لب بسته کرده
چو از پای تو آخر خون روان شد
توان گفتن که از پس میتوان شد
چنین گفت او که ترسیدم که آن پیر
خجل گردد خورد زان کار تشویر
ز جرم خویشتن در قهر ماند
ز حاجت خواستن بی بهر ماند
ز بار فقر چندان خواری او را
روا نبود چنین سرباری او را
زهی مهر و وفا و بُردباری
وفاداری نگر گر چشم داری
چنین فضلی که صد فصل ربیعست
ز فضل حق نه از فضل ربیعست
تو مردی ناجوانمردی شب و روز
اگر مردی جوانمردی در آموز
مجوی ای خاک چون آتش بلندی
چو توخاکی مشو آتش بتندی
اگر آن پیشگه میبایدت زود
درین ره خاکِ ره میبایدت بود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام پدرجان معانی حور و غلمان در قرآن به مفهوم انگور و مشتقات آن است و
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود استاد روح آن مرحوم قرین رحمت. بله واقعا بحث بسیار عمیقی است. بسیار بسیار ممنونم که
سلاممجدد این نقص نیست به هیچ وجه بهتر است بگوییم بی نهایتی به
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
بستن فرم