🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 بررسی اشعار کارگاه اول

(ثبت: 219330) آذر 21, 1398 
بررسی اشعار کارگاه اول

به نام خداوند جان و خرد

سلامی دیگر خدمت یکایک عزیزان همراه
اشعار ثبت شده برای بخش مسابقه
و همچنین اشعاری که صرفا به منظور همراهی با کارگاه اول ارسال شده اند
به ترتیب انتشار، در معرض دید و نقد خوانندگان قرار می گیرند لطفا با بررسی هر سروده، دیدگاه خود را هر چند مختصر مرقوم بفرمایید

اشعار ارسالی برای شرکت در مسابقه:

(1)

سروشی به نام بر سرِ صید:
قایقِ روز را به شب می بُرد/
تشنه در موج های تب می مُرد/
از دل و دیده اش رَکَب می خورد/
بر سرِ صیدِ ماهیانی چند.//

(2)

ای بشر خاکی به اخلاصی مرا
خوان شبان روزی ز غیر از من جدا
روزیش را می کنم تضمین اگر
او مرا تنها بخواند هر کجا

(3)

ای به تقوا متقی پرهیزکار
بینِ خلقی همنشین با کردگار
خالقی را حمد گویی روز و شب
آخرت را یاد ، از دنیا فرار

(4)

کفتارها
رویای شب را
به نان روز می فروشند
و پرندگان نان روز را
می بخشند
تا رویای شب را
پرواز …………………..

(5)

سروشی دیگر:

روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//

(6)

درشب و روزشطرنجی چشمان ِشهلایت
سربازم
به عشق
کشته می شوم…
به لحظه
به فرمان کیش ومات فریبای پلک

(7)

روز و شب

من که همراه تو بودم روز و شب
برکه ی ماه تو بودم روز و شب

لحظه لحظه عاشق و دل داده ی
گاه و بیگاه تو بودم روز و شب

پای نجوای نسیم و عطر یاس
نغمه ی آه تو بودم روز و شب

با دل شوریده، مست و بیقرار
بر سر راه تو بودم روز شب

ذره ذره در پی سودای عشق
خاک درگاه تو بودم روز و شب

کاش ای جان واژه ای از مصرعِ
شعر کوتاه تو بودم روز و شب

(8)

سروشی دیگر:

روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//

(9)

روز و شب
مونسان بی اراده
خواهرانی با گیسوان سپید و سیاه
ازمادری با چشمهای آبی
روز ، قصه ساز
شب ، قصه گو
روز ، التهاب و هیاهو
شب ،عاشقانه ، سکوت و عمیق
روز، صحنه پر هیاهوی عاشق شدن
شب ، بارش بی امان و سرد غم
روز ، پر از آواز آفتاب
شب ، بستر زمزمه مهتاب
من ، به دنبال سپیده و غروب می گردم

(10)

بی‌خرد آگه ز حٙدِ شوکت خورشید نیست
روز، همان شب، بِنِگر نور و فروغ آنِ کیست

پهنه‌ی آفاق پر از تابش انوار اوست
دور شب و روز همه طاعت گفتار اوست

روزی اگر باطن هر ذره به جان بنگری
جز کشش عاشق و معشوق در آن ننگری

ای دل مشتاق چنان باطن آن ذرّه باش
در کش و قوسی به ره یار فراغرّه باش

بوسه‌ی شب بر رخ روز است به وقت سحر
زنده به عشق است و نمیرد شب و روز ای بشر

(11)

روز
آستین افق
بالا زده
چشم در حوض آسمان
می شوید
مگر
از چه جنسی بود
این شب
که به هیچ روی
پاک نمی گردد
زمین
چون لکه ای ننگ
به چه گناهی
مُهر می نشاند
بر پیشانی
بارانی باید
بارانی
پنجره ها خسته اند و
دست در دست دیوار
به حفره های سقف ها
می نگرند
بی شک این شب را
پایانی ست
روزی
خواهد آمد
آن صبح راستین

(12)

چه کسی دیده شادی ما را؟
غصه سد کرده راه فردا را
روز خوابیده روی ایمانش
شب در آورده کفر دنیا را

(13)

روز آینه ی جمال یار است
شب محفل انس کردگار است

در محفل انس حضرت یار
مهر است که روز و شب به کار است

این پرده بهشت در بهشت و
این باغ بهار در بهار است

سری است که خلوت دل ما
پاییز و بهار ، بیقرار است

ای آن که شبانه غرق خوابی
زنجیره ی عمر در شمار است

با شب بنشین و صبح دریاب
گنجور شبانه ماندگار است

با خلوتیان ستاره بشمار
سرمایه ی ما همین قمار است

ما آنچه که گفتنی است گفتیم
شب پرده سرای زرنگار است

(14)

“سیرک جهان”
باز هم
این سریال ادامه دار
سر ساعت صفر
از سینمای پشت پرده ی پنجره؛
کلاغ شب
روی شانه های آسمان
می پرد
مترسکی بدون دست
در کلاه خود
خرگوش روز را
شعبده دارد

(15)

تو درپس غروب کدامین
ستاره نشسته ای..
که سیاه چاله ها
نیز ازدرکت عاجزند
پسین ناهید عشقی
دلبرانه ترین زحل
بدرخش که الماس
درخشش ت را به رخ
ماه تاب بکشی..

(16)

“روزها فکر من این‌ست و همه شب سخنم”
من چرا این‌ همه درگیر تو شد، روح و تنم

در شبی از دل وابسته به غم دل بردی
بعد از آن مِهر تو شد،،،، مُهر تمام بدنم

آنکه بر شعله‌ی خاکستری‌اش، عشق دمید
تا چو ققنوس، به پا خیزد از آن مُرده،، منم

عشق، آنشب که مرا رانده، ز دنیای بهشت
خواست ممنوع تو را، یک‌ شبه از دل بکنم

پیله می‌ کرد دلم، تا که کنارت باشد
تا تنت را،،،،،، بتوانم به تن خود بِتَنَم

دل،هراسی شب‌و روز از غم و سوز تو نداشت
چون نه دلگرم بهشت‌ست و نه دوزخ شدنم

همه شب زائر چشمان تو گردیده…دلم
چون نشد قید تماشای تو را هم بزنم

(17)

شب مان سرد و ساکت و یلدا
روزمان، درد و رنج تا فردا

نه امیدی، نه مرهم دردی
نه چراغی، نه صحبت از مردی

ظلمت جهل و درد خودخواهی
رنگ و نیرنگ، ماه تا ماهی

روز ها مان نه روز، تاریکست
صبح مان با غروب نزدیک است

کاش این شب به روز می آمد
روزمان، در تموز می آمد

باید از خواب جهل بر خیزیم
از ریا و ستم بپرهیزیم

(18)

روز در چشم سیاه ات باز باشد ، باب شب
پیچ گیسوی های تو بُرده ست با خود تاب شب

آبرویش می رود آنکه شرابِ روز خورد
آبرو را می کند افزون ، شراب ناب شب

کار را در وقت خود انجام ده چون ، خواب روز
نیست پیش دیده ور ، دلچسب تر از خواب شب

روی خود را بر نگردان از دل تاریک من
می درخشد آسمان از رونق مهتاب شب

در مسیر عشق هر کس روز ها افتد به راه
می برد او را به منزگاه ، اُسطرلاب شب

پیش اهل معرفت پنهان نماند دستِ خیر
جلوه خواهد کرد ماه از روشنی ، در قاب شب

در شب یلدا ، شود کوتاه ، راهِ روزِ وصل
می کند خود را نمایان ، لحظه ی کمیاب شب

روز ها در حلقه ی یاران چنان بی تاب باش
تا تو را یاری کند با دست پُر ، اسباب شب

(19)

میخواهم‌و میخوانمت هرشب به آهی
شاید  به   یاد  من  بیفتی   اشتباهی

پنهان   شدی  پشت  نقابی  تیره   اما
هرگز  ندیدم  سر  زند  از  تو   گناهی

زیباترین  ممنوعه‌ی  دنیا  شدی  عشق
دل تا ابد میخواهدت،خواهی‌نخواهی

تی‌پا  زدی  بر خاطرات  خوب  دیروز
وقتی بها دادی  به  حسی گاه گاهی

پشت  دلم را  داغ  کردم  تا  که  قلبم
روزی دهد  بر این غم و دردم گواهی

تا   باختم   بر  لشکر   چشم  سیاهت
فهمیدم  این   را  که   علمدار  سپاهی

 

 

نقدها
  1. پانته آ عسکری

    آذر 21, 1398

    دوستان ارجمندم
    به پایان مهلت ارسال آثار نزدیک می شویم
    از هم اکنون می توانید به نقد و بررسی تمام سروده های مندرج در این صفحه بپردازید خواهشمندم همگی تلاش کنند خارج از تعارفات مرسوم، ضعف ها و قوت های هر سروده را فارغ از نام شاعر بررسی فرمایند

    🍃🌸🍃

    • پانته آ عسکری

      آذر 23, 1398

      جهت رای گیری به مشارکت جمعی عزیزان نیازمندیم
      هم شرکت کنندگان و هم خوانندگان عضو انجمن می توانند
      یک الی سه شعر را به عنوان سروده برتر انتخاب نمایند
      کارگاه اول همچنان منتظر اعلام رای و دریافت نقد و نظرهای ارزشمند شماست
      🍃🌸🍃

نظرها 124 
  1. پانته آ عسکری

    آذر 21, 1398

    جهت نمایش در بخش آزاد:

    روز ها لحاف ی دوزم،
    روی کارتن
    شب ها، بغض ماه و
    اشک ستاره می کشم…

    🌷🌷🌷

    • پانته آ عسکری

      آذر 21, 1398

      جهت نمایش در بخش آزاد:

      ای که نان را میخوری با نرخ روز
      حق خوری از کارگر یا پینه دوز

      شب چگونه سر به بالین می نهی
      ای وجودت قوز است بالای قوز

      🌷🌷🌷

  2. پانته آ عسکری

    آذر 21, 1398

    جهت نمایش در بخش آزاد:

    بر تنش داغ زمستان، ارغوانم روز و شب
    غنچه پنهان کرده در جان، ارغوانم روز و شب

    گریه هایش خواب را در چشم ابیاتم شکست
    آه.. آن جا.. غرق باران ارغوانم روز و شب

    زیر بارانی ترین ابر آسمانش رنگ باخت
    خم شد از طغیان طوفان ارغوانم روز و شب

    خواب دیدم شاخه هایش از پرستو پر شده
    می خرامد شاد و خندان ارغوانم روز و شب

    سوی بستان می رود از این بیابان بیرقش
    بر سر دست بهاران ارغوانم روز و شب

    شاخه ای همخون جدا ماند از هوایش سایه وار
    بر زبانش یاد یاران ارغوانم روز و شب

    دیده را تا شبنمستان تماشا می برد
    سبز.. گیسو، سرخ.. دامان ارغوانم روز و شب

    🌷🌷🌷

  3. پانته آ عسکری

    آذر 21, 1398

    جهت نمایش در بخش آزاد:

    ای مهربان رنج دیده، سرزمین من
    ای روحِ در جانم دمیده، سرزمین من
    با خون خود میشویم این خون را ز چشمانت
    ای جنگجوی سربریده، سرزمین من

    ای خسته از نامردهای روزگار من
    ای کوه با هیبت ولی بی شاخسار من
    بر پیکرت جایی برای زخمِ دیگر نیست
    ای دار سرو قد خمیده، سرزمین من

    کوروش به تاریخت غرور آورد، تا باشی
    نادر برایت کوه نور آورد، تا باشی
    حالا تو تنها، گله‌ی کفتارها دورت
    ای پیکر در خون تپیده، سرزمین من

    با نام رعنای تو ماه من چه‌ها کردند؟
    از جان تو خوردند و دستت را رها کردند
    با قلب رنجورت جفا بی‌انتها کردند
    ای پیچک در غم تنیده، سرزمین من

    بخشیدی از دریا و صحراها و طفلانت
    از رستم و افسانه‌های ناب ایرانت
    آنقدر بخشیدی که آخر جان و ایمانت
    ای روح از تن پرکشیده سرزمین من

    حالا که در زندان شب‌هایت اسیرم باز
    یک روز در دامان گرمت مینویسم باز
    با قطره قطره خون در رگهای مغرورم
    بر خاک تو صدها قصیده، سرزمین من

    🌷🌷🌷

  4. اکبر رشنو

    آذر 21, 1398

    1- شعریت داشت و موزون بود و مضمون آفرینی اش هم خوب بود وواژه های متجانسی داشت و موج تب همترکیبی عالی بود
    علاوه از آرایشهای معنوی مراعات نظیر برخور دار بود

    • پانته آ عسکری

      آذر 22, 1398

      درودها
      در کنار مواردی که اشاره فرمودید به نظرم داستان هم در خودش دارد
      شعری روایی ست
      کوتاه شده ی کتاب پیرمرد و دریای ارنست همینگوی :

      قایقِ روز را به شب می بُرد/
      تشنه در موج های تب می مُرد/
      از دل و دیده اش رَکَب می خورد/
      بر سرِ صیدِ ماهیانی چند.//

      روایتگر بودن سروده، باعث ایجاد کشش در خواننده برای
      دنبال کردن مصرع ها می شود
      یک داستان کوتاه مینیمال است با سیاقی سورئالیستی

  5. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    2- این سروده ای از زبان خالقست اما مقداری انسجام بیشتر نیاز داشت و تعلیمی بود وفاقد ادبییت لازم بود وکلا باید بهتر ومنسجمتر عمل آوری می شد

    • پانته آ عسکری

      آذر 22, 1398

      ای بشر خاکی به اخلاصی مرا
      خوان شبان روزی ز غیر از من جدا
      روزیش را می کنم تضمین اگر
      او مرا تنها بخواند هر کجا
      با شما موافقم، اضافه کردن ادبیت مصرع های این سروده می تواند
      اثر را از “نظم” به “شعر” ببرد
      ضمن این که به عنوان یک اثر منظوم هم جای کار دارد
      خواننده، “بشر خاکی” را با “ر” مکسور در حافظه دارد
      این جا ناچار است برای عدم خروج از وزن یک ساکن روی “ر” بگذارد
      که تعقید زبانی ایجاد می کند
      چرا به جای “بشر خاکی” ننویسیم “بنی آدم”

  6. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    3- دراین سروده کلمه ی حشو داشت در مصرع اولش و ضمنا گرچه شعری در تعلیم بود اما در اتمام کلام و پیام ناقص به نظر می رسید و پیام خاصی را هم منتقل نکرده بود وضمنا از ادبییت هم کم بهره بود

    • پانته آ عسکری

      آذر 22, 1398

      ای به تقوا متقی پرهیزکار
      بینِ خلقی همنشین با کردگار
      خالقی را حمد گویی روز و شب
      آخرت را یاد ، از دنیا فرار
      در شعر تعلیمی، فصاحت و بلاغت شرط اول است
      انتقال مفاهیم به خوانتده با شیوه ای تلگرافی انجام شده و ما فقط می توانیم
      حدس بزنیم نصیحت مورد نظر سراینده چیست
      گر چه رعایت وزن و جور کردن قافیه ها به درستی انجام گرفته
      اما قالب شعر به اشتباه، دوبیتی اعلام شده
      مشخصه دوبیتی ها کوتاه بودن هجای اول مصرع هاست

  7. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    4- کفتارها …
    این شعر در دوبند سروده شده در مضمون کنایی که دومطلب متفاوت بیان می شده که در بند کفتارها مصداقی درست تصور می شد و لی دربند دوم زیاد مفهوم نمی شد که پرندگان چکار می کنند و برای چه و باوا قعییت برای نتیجه گیری انطباق نداشت
    و ضمنا پرواز را در آخر رها کردن با اون سه نقطه هیچ کدی برای پیگیری نداشت و مخاطب رها می شد به حدس گمان نه چنان راه بردی که کار بکند و فکری متجلی شود و خلاصه مقداری بن بست برای استنتاج در شعر حاصل شده و سرگردانی
    چون این استنتاج با متن انسجامنداشت و پیوندی که بیانگر باشد و در انتقال پیام هم ابتر مانده به همین دلیل

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      قیاس کفتارها و گنجشک ها
      برای من یادآور موعظه مسیح علیه السلام است بر فراز کوه:

      …به شما می گویم: از بهرِ جانِ خود اندیشه مکنید که چه خورید یا چه آشامید. آیا جان از خوراک و بدن از پوشاک بهتر نیست؟
      مرغان هوا را نظر کنید که نه می کارند و نه می دروند و نه در انبارها ذخیره می کنند و پدرِ آسمانیِ شما آنها را می پروراند. آیا شما از آنها به مراتب بهتر نیستید؟

  8. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    5- این سروده ی سروش صرف نظر از قالبش ونامگداری سروش در سرایش موفق بود و مضمون پروری درآن خوب صورت یافته وفانی و جاوید هم تضاد بود وخوب بود اگر باقی بجای جاوید می آمد شاید بهتر بود و دیگر پایان هم با استعاره تمام می شد علاوه بر این یکنوع عاشقانه و یا مناجات عارفانه هم شاید تلقی می شد
    در انتقال پیام هم خوب بود و کلا موفق بود اما انتظار بیشتر ادبییت و آرایشهای کلام در سروده می رفت

  9. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    7- غزلی مردف با ردیف روز و شب
    که انتخاب ردیف عالی بود در خور موضوع سرایش ونشان از تسلط شاعر بر سرایش بود و مضمون آفرینی هم جالب بود و سرایشی در غزل نو بود و عاشقانه که سزاوار قالب بود
    وعلاوه پایا نبخشی هم جالب بود که با آوردن
    ” کاش ” تمنا را می رساند و مرتبت معشوق و هجران و فراق را
    و دیگر با پایان بخشی سنخییت داشت و موفق بود و در تراز بر جستگی
    اصلا سروده ی بلند و بی نقص خودش یعنی ممارست ومهارت در سرایش
    و وزن هم مطبوع طبع بود و انتقال پیام هم موفق

  10. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    8_ تکراری بود

  11. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    9-
    دراین نوشته مضمون خوب بود
    اما تکرار داشت که مایه ملالت بود این تکرار روز در اول و شب در پایین تر
    وباید ویراش شود
    وهمین تکرار باعث عدم انسجام شعر شده و انسجام عرض و طول ازهم پاشیده به نظر می رسد و
    علاو ه خطی نوشتن هم پیوند را برهم می زد
    جملات را در استقلال می برد و انسجام را در ضعف ،
    و نیاز به باز سرایی دارد این مضامین اگر در قالب منسجم می بود و بقول معروف خوب مهندسی شعر می شد موفق می گشت

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      این اثر، خواننده را به حالتی تعلیق گونه می برد
      و در پایان بندی به تامل و درنگ وا می دارد

      روز و شب
      مونسان بی اراده
      خواهرانی با گیسوان سپید و سیاه
      از مادری با چشمهای آبی
      روز، قصه ساز
      شب، قصه گو
      روز، التهاب و هیاهو
      شب، عاشقانه ، سکوت و عمیق
      روز، صحنه پر هیاهوی عاشق شدن
      شب، بارش بی امان و سرد غم
      روز، پر از آواز آفتاب
      شب، بستر زمزمه مهتاب
      من، به دنبال سپیده و غروب می گردم

      سپیده و غروب یعنی نه روز و نه شب
      و این جستجوگری نهایی در لحظاتی که نه روز است و نه شب
      مخاطب را به گذاری فراسوی زمان دعوت می کند

  12. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    10-
    این سروده به نظر در قالب و وزن اختلال داشت و
    مقداری هم مضمون پریشی در آن به نگاه می آمد
    وباید باز بینی و ویرایش می شد
    شروع هم مقداری ثقالت در نگارش وجود داشت
    و
    حتی یک بار “شب و روز “که موضوع شعرست و سرایش در شعر بیایید و خو ب ودرست بنشیند بر اریکه ی سخن
    از ده بار که در جایگاه مناسب خویش قرار نگیرد بهترست

    • پانته آ عسکری

      آذر 24, 1398

      بی‌خرد آگه ز حٙدِ شوکت خورشید نیست
      روز، همان شب، بِنِگر نور و فروغ آنِ کیست
      پهنه‌ی آفاق پر از تابش انوار اوست
      دور شب و روز همه طاعت گفتار اوست
      روزی اگر باطن هر ذره به جان بنگری
      جز کشش عاشق و معشوق در آن ننگری
      ای دل مشتاق چنان باطن آن ذرّه باش
      در کش و قوسی به ره یار فراغرّه باش
      بوسه‌ی شب بر رخ روز است به وقت سحر
      زنده به عشق است و نمیرد شب و روز ای بشر
      این اثر متفکرانه سروده شده
      اگر بدون در نظر گرفتن نظام ساختاری شعر آن را مرور کنیم و قبل از چگونه نوشتن به چه نوشتن اهمیت بدهیم در روزگار سیطره اشعار خالی از محتوا این اثر یک سروده شایان تقدیر است
      خواننده با یک جهان نگری ژرف روبروست مضمونی فلسفی که حاصل اندیشیدنی است که به شعر عمق می بخشد و آن را غنی می کند
      اما در فرم به دلیل انتخاب اشتباه وزن سروده با مشکل مواجه شده
      مفتعلن مفتعلن فاعلن(سریع مطوی مکشوف)
      این وزن را خوانندگان شعر کلاسیک در حافظه خود دارند و وقتی با یک رکن اضافه مفتعلن مواجه می شوند حس می کنند اختلال وزن دارد و ثقیل است
      بهترین کار این است که در شروع سرایش با آمدن اولین مصراع، وزن آن را شناسایی کنیم
      لیست آمار اوزان گنجور مرجع خوبی است برای یافتن وزن های رایج
      ادامه دادن مصراع اولی که از عادت شنیداری مخاطبان فاصله دارد
      جایگیری راحت ارکان جمله در شعر را برای خود سراینده هم مشکل می کند
      با این حال شاعر توانسته بر وزن خاص خود تا انتها ثابت بماند

      • یزدان مشایخی

        آذر 27, 1398

        با درود به شما سرکار خانم عسکری و باقی دوستان و سروران

        از یکی از دانشجویان دکترای ادبیات در مورد وزن شعری که در این کارگاه گذاشته بودم، پرسیدم. ایشان اینچنین توضیح دادن ؛

        به بحر «مفتعلن مفتعلن فاعلن» میگن بحر رجز مسدس مطوی

        و به بحر «مفتعلن مفتعلن مفتعلن فاعلن» که یک رکن بیشتر از وزن بالایی داره میگن بحر مثمن رجز مطوی

        و هیچ مشکلی در شعر ایجاد نمیشه

        سپاس بیکران 🌺

  13. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    11-
    این سروده از نظر قالب ایراد داشت و پایان بخشی هم حشو داشت و به شعار می زد
    و کل شعر در مضمون غیر منسجم بود مضامین مختلفی را به سختی باهم پیوند می داد ودر بعض جا ادبییت خوب بود مثل اون بند پنجره ها که استعاره داشت و مضمون خوب بود و ادبییتی در خور و جانبخشی در آن بود
    انقطاع مضمون مشهود بود باز سرایی و ویرایش نیاز دارد
    اطاله شعر موجب از بین رفتن دیگر قسمتهای شعر می شود
    البته ادامه بی ربط و سست که شعر را فشل می کند و از کار آمدی می اندازد
    و کلا سروده ایجاز نداشت و پیوند در لفظ ومعنا
    باید بیشتر پرورده می شد بقول معروف

  14. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    12-
    این سروده
    خیلی خوب بود احساس داشت و ادبییت غصه و شادی تضاد داشت و آراستگی هم و با شب و روز که خود تضاد بودند سنخییت داشت موفق بود این سرود ه اما پایان ، پایانش در محاوره بود ” شب در آورده کفر دنیا را ” کفر در آوردن محاوره بود
    اما اینجا در پایانبخشی خیلی خوب نشسته بر مسند سخن و علاوه بر اینکه ضعف نیست در شعر تبدیل به نقطه ی قوت شعر شده
    و شب استعاره و کنایتی باهم بود وتشخیص و روز هم همچنین خوب بکار گرفته شده اند
    و منسجم و پر مضمون و در ادای پیام هم موفق بود و
    اما شروع هم بسیار جالب بود سووال ؟
    خود در گیر کردن مخاطب را در بر داشت که عالی بود
    و
    همه ی شعر منسجم ارزشمند و عالی و هدفمند بود و تمامت پارامتر های شعر را داشت

  15. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    13-
    سروده ی
    شب آیینه دار جمال یارست …
    غزلی با مصراع مصرَّع
    در عرفان و عاشقی
    مناسب حا ل و مقام عالی وارزنده به تمامت شعر می زد
    مضمون پروریش عالی و در روانی و سلاست
    دور از تکلف و ثقالت و پر و پیمان پیام در تراز ارزندگی بیشتر
    نشان شعر بر سینه می زد بوی تصنع نداشت
    در پیام مشحون ارزندگی بود
    و اینکه ما شب و روز را در جه سپری خواهیم کرد؟
    سووال وپاسخی در خور به یک نیاز مبرم زندگی
    و اوقات تشبیه به قمار هم عالی بود از نظر مضمون و بر داشت درست از یک مضمون و واژه که اگر دست بکاری نزنیم از اون جنس که در شعر فرموده شده
    می بازیم این بازی در حال شدن را
    و همه ی شعر از اغاز تا پایان حسن بود شروع عالی بود و پایان هم تنبه داشت
    با انذار باختن و این یعنی التزام در شعر و بسیا ر به جا و هدفمند و سزاوار شعررقم زده شده بر کلک معرفت
    و نشان یک را به سینه می زند در شعر
    و
    این سرایش در خدمت پیام ارزنده وبا ملحوظ کردن همه پارامتر های شعر در حد کفایت
    مجموعه ی مرادست این جمع معانی

    • اکبر رشنو

      آذر 22, 1398

      14-
      این سرود ” سیرک جهان ”

      منسجم معنا و لفظ
      در مضمون آفرینی عالی
      و در تمامت کنایاتی که مضمون مورد نظر شاعر را رقم می زد بی حشو حاشیه
      این هم نمونه ی شعری موفق بود
      با مضمون آفرینی تودرتوی قابل دسترس
      و استفاده از اصطلاحات فیلم و سینما
      از ادبییت خوبی هم بر خوردار بود و بکار گیری نماد ها هم قرین کار بود و در التزام
      همه ی پارامترها ی شعر را در سرایشی سپید به تماشا می نشست

  16. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    15-

    این سرایش تو در پس کدامین ..

    گرچه از موضوع کلمات شب وروز نام نبرده
    اما
    چون شب و روز مولود آسمانند و بنده هم سرایش را گره زدم به متن زیبای این شعر که سرایشی منسجم بود و مرتبط بود با موضوع سرایش به نوعی
    بی حشو و تلف و روان ومنسجم و در واژه های متجانس سروده شده و عارفانه ای بود محق به بیان که پیام ارزنده عشق داشت خطاب به معشوق
    و این خود شوق انگیز بود و شعر را به جان رگان آدمی می بر د و احساس غالب بود و معنی هم و استفاده ی بجا از عناصر و نمادها کار خود را بخوبی کرده
    و پیام را در التزام تمام تا انتهای آرزو می برد

    و موفق و عالی بود

  17. در رباعی اوّل

    ای بشر خاکی به اخلاصی مرا
    خوان شبان روزی ز غیر از من جدا
    روزیش را می کنم تضمین اگر
    او مرا تنها بخواند هر کجا

    ا : رباعی تعلیمی است

    2 : خوان ایهام دارد به معنی سفره یا خواندن

    3 : بین روزی و روزی جناس تام

    4 : تضاد بین شب و روز

    5 : جمله شرط جواب را به دنبال دارد با اگر

    6 : طرح سؤال و جواب روش سقراطی

    7 : یاد آور ضرب المثل هر آن کس که دندان دهد نان دهد

    8 : بار مفهومی یادآور ؛ خالص برای خدا در هر کاری
    بی واسطه از من بخواه هر چیزی را

    9 : شبان روز تمامی لحظه ها

    10 :در خاتمه به قول استاد سخن حضرت نظامی :
    عاریت کس نپذیرفته‌ام. آنچه دلم گفت بگو گفته‌ام.

    11 : بشر خاکی را مانند پدر زن تلفظ می کنیم .نیازی به سکون ندارد ….

    با تشکر

  18. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    16-
    وروزها فکر من اینست…
    ” تضمین”
    از حضرت مولانا
    و اما غزل
    چون به عشق آمد قلم در هم شکست
    و
    اغراق نیست اگر لفظ ” ممتاز ” به این زرنگار داده بشود در تمامت همه ی پارامترهای شعر
    اول سخن ، احساس رنگین و خیال زیور آگین که رنگ رخسار عروسان داده به کدورت واژه ها و آرایشی در لفظ ومعنا
    وکلام و بیان شعر جانمایه ایست که اینست سزاواری سخن و سرایش
    و التزام در آن موج می زند به پهلوهای زندگی که باید مشحون نظر باشیم به یار
    و درین نوع از سرایش پیام عشق و عاشقیست در ساحت غزل
    و اینست سرشار این سرایش نیکو منظر
    در معنایی ارزنده بلند ،
    و دیگر انسجام در معانی و لفظ با تمامتی از تمی از زیرکی ومعرفت و این برازنده ی این سرایشست که
    بی هیچ حاشیه وحشو یکراست شروع به اصل مطلب رفته ست
    و در در ُجی از دُرَر مصرعی بسیار ظریف
    دَر ج شده است
    به زیبایی آراسته این ، باکلک پر هنر
    و این مولود مسعود شعر از تجمیع عشق و شباب و رندی بر می خیزد و
    چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
    این سرود سرمد هم ” یک ” را به سینه سزاوار خویش می زد
    وبر خود فرضیَم در ادای حق شعر که بر ذمه ی همه ست تا حقوق احساسات عالی فرازمند را بخوبی و شایستگی بگذارند و در قبال و مقابل قلل اندیشه و فراست و احساسات بسیار ارجمند
    با یستند بر پای تکریم بلند
    وما جز توسع نیکویی و نثار مهر بانی گریز نیست
    آنچه که در شعر و قابلییت بلندش میسورست
    وبدینجهت ارادتمان را به زندگی و مهربانی و شرف و شکوه قلل ارجمند نظر ،
    بایدمان ملحو ظ ومنظر گردد
    همچنانکه پایان بی پایان نظر در این سروده سرو بلند آمده ست
    ودر شروعی بس بلند و پایانبخشی نظرگاهی
    گرانبار و فرازمند به بیکرانگی رفته ست
    و سخن بس در نیکوداشت سرایشهای ایچنین
    که نزدیکان خورشیدند به مهر و معرفت وفراست فراوان و مجال اندک

    • اکبر رشنو

      آذر 22, 1398

      17-

      شبمان سرد و ساکت …

      این سروده هم در تمی از اجتماع و در سلاستی بسیاردرست روان و اندیشه مند ودر کنایاتی نه چندان پوشیده بیان می شد و بنیاد شعر بر کنایات کلام بود و از ادبییت خوبی هم بر خور دار بود و پیام خود را می رساند و منتقل می کرد و سلاستتش کاستیهای ادبییت را هم اگر بود رونق خوب می داد و در مجموع موفق بود ملتزم
      و این التزام
      پارامتری از عمودهای خیمه ی شعرست که در سروده بر پا بود

  19. در رباعی دوم

    ای به تقوا متقی پرهیزکار
    بینِ خلقی همنشین با کردگار
    خالقی را حمد گویی روز و شب
    آخرت را یاد ، از دنیا فرار

    1 : منادای محذوف

    2 : تقوا ، متقی ، پرهیزکار صفت برای منادای محذوف

    3 : بین خلقی با خالقی جناس افزایشی

    4 : تضاد بین شب و روز _ دنیا و آخرت

    5 : حذف فعل به قرینه معنوی

    6 : یادآور کثرت در وحدت

    7 : شب و روز در مفهوم تمامی لحظات

    8 : تلمیحی به خطبه 194 امام علی علیه السّلام
    تشويق ياران خود به پرداختن آخرت.
    ( وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: )
    أَيُّهَا النّاسُ، إِنَّمَا الدُّنْيا دارُ ‏مَجازٍ، وَ الاخَرِةُ دارُ قَرارٍ،

    9 : تلمیحی به نهج البلاغه مؤلای متّقیان حضرت علی عليه السلام خطبه 128 که می فرمایند:
    الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ

    10 : فرار از دنیا بخاطر :
    (الدنيا جيفة، وطلابها كلاب )

    💐 در ضمن تقدیم به دوستان اهل هنر 💐

    صاحب علمی و که بی علم سخن می رانی
    واقعیّت ادبی را ادبیّت خوانی

    خوان گستر شده ای خانه برانداز دلا
    نکته پرداز شدی دور ز حُسنی دانی

    ولی اله بایبوردی

    22 / 09 / 1398

    🍃🍃🍃🌿💐🌿🍃🍃🍃

    • پانته آ عسکری

      آذر 23, 1398

      درودها بزرگوار نیک اندیش
      سروده های شما همیشه متفکرانه و دارای محتوای غنی می باشند
      امید که در انتقال این پیام های مقدس و متعالی روز به روز موفق تر باشید
      🍃🌸🍃

  20. محمدعلی رضاپور

    آذر 22, 1398

    درودتان و سپاس ها،
    از آن جایی که خوبان، مطالب را به شرح نگاشته اند، این جانب، سخنم را کوتاه تر خواهم کرد و چون فرمودند: در نقد و امتیازدهی شرکت کنیم، در این مجال، بی اعتنا نخواهم بود.
    در شعرهای شماره ی 2و 3، با کُلّیّت مطالب جناب آقای رشنو و سرکارخانم عسکری، موافق ام. در شعر 4 هم با جناب رشنو، موافق ام. در شعر 6 – هر چند، به شعر سپید و مرحوم شاملو، ارادتی ندارم- این اثر را تا حد زیادی می پسندم و به گمانم بهتر از بسیاری از کارهای احمد شاملو ست و حتی با استفاده ی نسبی آگاهانه یا ناخودآگاه از عروض، از سپیدسرایی های فراوان امروزی، فاصله گرفته است؛ مثلا “سربازم” بر وزن “مفعولن” و از این قبیل. ایجاز، مراعات نظیر، سرعتی به فراز و نشیب منطقی که در نقل روایت هست و تداعی گرِ سرعتِ باختنِ عاشق در در بازی شطرنج دلدادگی و کیش و مات شدن اوست، از امتیازات برجسته ی اثرند. اثر، کوتاه و بدون حشو و به رسایی تمام است.

    • محمدعلی رضاپور

      آذر 22, 1398

      شعر 7: با ردیف زیبای روز و شب، هم موضوع مسابقه را بطور مضاعفی رعایت نمود و هم بر زیبایی شعر افزود. شعر، کوتاه، صمیمی، با آغاز و ادامه و پایان مناسب است. ترکیبات و آرایه های ادبی برطبق اصول اند و تنها ترکیباتی کلیشه ای مثل دل شوریده و عطر یاس و از این قبیل، شعر را از زبان امروز و انتظار زیاد مخاطب، دور نگه می دارند.

  21. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    18-

    در این سرایش در نگار ش نگاهت در مصرع اول سهوی شاید رخ داده و آنهم نگارش متصل حرف ” ت ” بسنده ست تا ضمیر را برساند ونیازی به درج ونوشتن الف نیست
    و یکی از کارها ضرور در انتشار شعر توجه به نگارش درستست چون اگر بی توجه یه ایین نگارش بنویسیم موجب هرج ومرج در زبان نگارشی می شود ودیگر اینکه این سرایش هم حول محور موضوع چرخیده و تا حدی که از این منظر به تکلف افتاده در بکار بردن بیش از اندازه ی موضوع و به نظر حتی اگر یک بار درشعر البته در مضمونی که باید از روز و شب نام برده شود شاید بسنده ست برای شرکت در این مسابقه و دیگر مضمون آفرینی شعر بسیار خوب بود اما انسجام شاید به نظر من در عرض و طول شعر بیشتر باید می شد
    و دیگر بکار بردن بعض لغات کم استعمال زبان را کهنه می کرد وحتی ثقالت در زبان می اورد مثلا اسطر لاب
    و دیگر در باب آرایشهای کلام و ادبییت شعر خوب بود و اون ” آبرو ” در ابیات آغازین ایهام داشت و جالب بود از نظر آرایش کلام و به ایهام تناسب هم دامن می زد و حرف بسیار بود در تشریح شعر و کلا منهای بعض موارد که گفته شد شعر موفق بود

  22. اکبر رشنو

    آذر 22, 1398

    19-
    این سروده شروعش خوب بود
    برای سرودن و لحاظ کردن واژه ی شب و روز تکلف نداشت در عشق بود ودر ظرف غزل ومناسب حال
    وروان و سلیس بود وپیام را می رساند ومنتقل می
    کرد ومقداری عدم انسجام در کاربرد کلمات و ترکیبات بود به مضمون کا ر را لطمه می زد مثلا پشت دلم را داغ کردم ترکیب درستی نبود ومعنا را نمی رسوند و علاوه شعر را از ارایشی بنام تمثیل محروم می کرد البنه در خیلی از شعر مضمون آفرینی خوب بود وپایانبخشی هم مقداری در تجانس لغات نبود باختم مربوط به قمارست و شاید شکست با توجه به علمدار سپاه بهتر بود و خلاصه در مقوله ی عشق کاربرد کلمات و واژه های نامانوس و درشتخو شاید کار را از ظرافت خالی می کند گرچه قمار عشق هم داریم ولی با توجه به دیگر واژه ها در بیت این تعبیر مورد نظرست و شعر صرف نظر از این موارد ذکر شده نسبتا موفق بود

    • اکبر رشنو

      آذر 22, 1398

      20
      و اما حرف آخر
      اینکه نصف روز بیشتر اونهم جمعه صرف شد بر پای شعر عزیزان
      و در نگاهی ” انظر الی منقال ” بی هیچ نظری جز ارزیابی گرانبار اشعار در حد بضاعت مزجاه
      و
      اشعار جای حرف بسیار داشت بقدر کفایت و اندک وقت نظر داده شد
      گرانقدران و بزرگانم ببخشید اگر تیزی قلم و یا تندی در نقد بیان حقیقتی را بزعم خودم در برداشت
      و سپاس ارزنده از همه ی شما که به اشتراک نظر گذاشتید حرف دلتان را و سرایشها و تراوشهای احساسات پاکتون را
      و از همه مهمتر تن به نقد دادیم صادقانه ،
      و حقیر هم بنا به فرمود ه ی سرکار بانو عسکری ارزنده مدیر این سایت پاک به این مهم دست یازیدم
      و در پایان خود وهمه ی عزیزان را به مشارکت بیشتر و هدفمند و پر باور به ادبییات و بویژه شعر دعوت می کنم و علاوه در تعاملی فراگیر و سازنده تنور فکر و فراست و اندیشه ورزی و فرهنگ را فروزانتر از پیش به پیش ببیریم و بیفزاییم بر صدق و نیکومنظری و جز نیکویی و زیبایی نگسترانیم به دشتهای دلتنگی وخستگی ها، هر زمان
      ومهمتر مردمک را پیوند بزنیم با ” الف” و یکی
      که ان شاالله در بیکرانگی
      گامی در خور خود بزنیم و زنده باشیم به عشق
      والسلام
      با ارادت ودستمریزاد به شما بزرگوارانم🌺🌺🌺

      • درود بر شما استادان عزیز و ارجمندم؛
        بعد از ظهر آدینه تان به خیر و شادکامی،
        ببخشاییدم آمدم عرض ادبی نمایم و ابراز ارادتی به این گارگاه خوب و ارزشمند به بانی آن، سرورم بانو عسگری نازنین و بسیار بسیار بسیار دست مریزاد گویم به استاد استادان و ادیب گرانقدر، جناب رشنو که وجودش درین محفل پاک چونان خورشیدی تابناک است و از شعاع های نورش شاگردانی چون من مجال تکامل در فنون شاعری می یابند
        بنده ی حقیر تمامی نقدهای فنی و کار درست و اساسی ایشان را با جان و دل مطالعه نمودم، با نظر استادم همسو هستم و چقدر درس در پس آن سخنان نهفته بود با دل پذیرا شدم من سر تعظیم فرود آورده ام همواره و اینک بیشتر، در برابر مقام ادبی استاد رشنو عالیقدرم🙏🙏🙏
        زنده باشید زنده باشید زنده باشید🌷🌷🌷

        • پانته آ عسکری

          آذر 22, 1398

          درودها مهربان زیبانگار
          به نوبه خود از زحمات استاد رشنو گرامی و نیک اندیشمان سپاسگزارم
          خدمت به عزیزان انجمن زیر سایه بزرگان برایم باعث خوشحالی است
          منتظر دریافت رای شما و دیگر دوستان هستم تا بتوانیم
          برترین آثار از نگاه مخاطبان را معرفی کنیم

          🍃🌸🍃

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 22, 1398

        شعر شماره ی 9:
        توصیفات قشنگی برای روز و شب مطرح کرده است؛ اما منطق شعری اش از دیدگاه این جانب، قابل قبول نیست. شاعر، روز و شب را مونسان بی اراده می خواند و از آنها ناخشنود(نا خوشنود) است و گویا به همین دلیل، سپیده و غروب را ترجیح می دهد؛ ولی مگر سپیده و غروب، سوای از روز و شب هستند و به فرض هم که چون در منتهی الیه روز و شب اند و با برداشت شاعر، سوای از آنها باشند، چه دلیلی برای ترجیح آنها هست؟ و دیگر این که منِ خواننده چطور باید با این شعر، همذات پنداری کنم؟ اصلا چرا شاعر با روز و شب، مشکل دارد؟ هیچ اشاره ی مفید و قانع کننده ای در این باره در شعر نیافته ام. اگر
        “روز ، پر از آواز آفتاب” است و اگر
        “شب ، بستر زمزمه مهتاب” است، اینها بد ند یا خوب اند؟ و من چرا
        “به دنبال سپیده و غروب می گردم” ؟!
        در این سپید، رعایت خوش آهنگی به نسبت سپیدها در حد خوبی قرار دارد و حتی گاهی بصورت موزونِ عروضی شده است. استفاده از واژه ای دیگر برای رساندن یک مفهوم واحد در
        “روز ، قصه ساز
        شب ، قصه گو” کار قشنگی ست مخصوصا این که در لَخت بعدی، آن را با “هیاهو” همقافیه کرده.

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 22, 1398

        شعر شماره 10 در یکی از ابتدایی ترین مراحل خود یعنی در وزن عروضی اش مشکلات برجسته ای دارد و شعر سنتی ناموزون، همان اول، به چشم می آید و به ذوق می زند و چندان جایی برای ادامه ی نقد باقی نمی گذارد.

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 22, 1398

        شعر 11: استعاره پردازی و شاعرانگی اش در حد بالایی ست؛ اما تا حدود زیادی، قسمت هایی از آن، بدون ارتباط منطقی شاعرانه به نظر می رسند. می گوید:
        “روز
        آستین افق
        بالا زده
        چشم در حوض آسمان
        می شوید”
        توصیف روز در همین حد است و به یک باره و بدون هیچ مقدمه ی دیگری صحبت از شب می شود:
        “مگر
        از چه جنسی بود
        این شب”
        بعد هم نتیجه گیری شتاب زده ای که:

        “بی شک این شب را
        پایانی ست
        روزی
        خواهد آمد
        آن صبح راستین”

        حالت شعارزدگی و استفاده ی مصنوعی از واژه های “روز و شب” در این شعر دیده می شود؛ اما با همه ی اینها شاعرانگی خوبی دارد و نشان می دهد که شاعرش اگر قدری به جزئیات کارش دقت کند، توان بیش از اینها را خواهد داشت.

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 22, 1398

        شعر 12:
        کوتاه و رسا و شیوا ست. هماهنگی ردیف و قافیه بر زیبایی شعر افزوده است. روز، گویا استعاره از موجود زاینده ای ست که روی تخمش می خوابد تا فرزندش را به دنیا بیاورد و در این جا فرزندش ایمان است؛ پس پیام مثبت و نقطه ی امیدی در شعر هست و این زیبا و پرمعنا ست؛ اما این امید و مژده باید به شعر و مخصوصا پایان آن منتقل شود در صورتی که برعکس، درپایان، خبر ناامیدکننده ای می دهد:“شب در آورده کفر دنیا را.”
        اگر هم منظورش از لَخت پایانی، به سر رسیدن طاقت و فرا رسیدن زمان گشایش است، قدری در انتقال این مضمون، ضعیف عمل کرده.

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 22, 1398

        🙏🌹🌹🌹

  23. محمدعلی رضاپور

    آذر 22, 1398

    شعر 13:
    خوش آهنگ(مفعول مفاعلن فعولن)، یکدست و دارای آرایه های ادبی بصورتی خوش تراش و بدون تکلّف. در مجموع، شعری رسا و شیوا؛
    فقط یک امتیاز منفی به زبان کهن آن می دهم؛ چراکه نمی توانیم تشخیص بدهیم که تفاوت زبان این شعر امروزی با شعر مثلا جناب نظامی گنجوی در هفتصد-هشتصد سال پیش چیست.

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      در کنار فصاحت و بلاغت و بی نقص بودن سروده در فرم و محتوا
      استفاده از زبان کهن را امتیاز مثبت دیگری برای آن می دانم
      زنده نگه داشتن چنین زبانی است که میان نسل امروز و
      نسل هزارسال پیش از اینِ سرزمینمان پلی می زند که
      اگر در محافظت از آن نکوشیم پیوند ما با بخش عظیمی از گنجینه ادبیات کهن قطع خواهد شد
      برای بهره بردن از میراث هزارساله ادبیاتمان باید زبان آن را
      زنده نگه داریم و برای زنده نگه داشتن زبان باید از آن استفاده کنیم
      و به کارش بگیریم

  24. محمدعلی رضاپور

    آذر 22, 1398

    شعر14:
    نکات مثبتش این که به زبان امروز و حاوی اصطلاحات سینمایی قابل ارتباط است و از نظر کاربرد آرایه های ادبی و انسجام شعری، وضعیت خوبی دارد. نکات منفی اش این که از نظر انتقال معنا، شاید چندان چیزی بیش از هایکو نیست؛ با این که فشردگی هایکو را نیز ندارد. می گوید و به شکلی زیبا می گوید: شب می رود و روز می آید؛
    آن هم نه در معنای مثبتش که مثلا روز می آید و امید می دهد و … یا مضمونی نو تر بلکه این روز، مثل خرگوشی از شعبده می آید. استعاره ی روز به خرگوش، خیلی زیباست؛ اما همذات پنداری مخاطب با این شعر چقدر می تواند باشد؟ نهایتا شعر، مخاطب را به ناامیدی فرا می خواند و این که روز هم چیزی بیش تر از خرگوش شعبده نیست؛ البته نگارنده، چنین پیام هایی را نمی پسندد؛ ولی با نگاه منتقدانه ی صرف، می شود این گونه اشعار را در گروه اشعار سیاه یا نزدیک به آن و تقریبا از نوع نیهیلیستی بررسی کرد و افرادی هم مخاطبان خاص این جور آثارند(هنر برای هنر در برابر هنر برای تعهد؛ مثلا تعهدی اجتماعی).

    • محمدعلی رضاپور

      آذر 22, 1398

      انصافا نقد همه ی اشعار، وقت زیادی طلب می کند. با عرض معذرت، از نقد بقیه ی آثار می گذرم.پیشنهادی هم دارم:این که مهلت ارسال نقد و رای گیری بیش تر بشود مثلا در حد سه روز ویا این که دست کم درصورت به حد نصاب نرسیدن آراء در روز اول رای دهی، این امکان هم در نظر گرفته شود….حد نصاب آراء را هم خودتان مشخص بفرمایید! مثلا 10 یا 15 یا 20 رای یا ….

      همچنین اگر امکانش باشد که در کارگاه بعدی، به هیچ روی، نام شاعر(از همان ابتدا) برای بقیه مشخص نباشد، خیلی بهتر به نظر می رسد.

      • پانته آ عسکری

        آذر 22, 1398

        درود و سپاس فراوان از لطف مشارکت و همراهی
        با توجه به این که مدت زمان شروع تا خاتمه هر کارگاه
        یک هفته در نظر گرفته شده با ضیق وقت مواجه نیستیم
        و طبق پیشنهاد شما این امکان را هم داریم که در صورت به حد نصاب نرسیدن رای ها که در این کارگاه 20 رای است، مدت زمان ارسال رای را تمدید کنیم
        ان شاءالله در نشست های بعدی مدیران کارگاه ها قوانین و شرایط مورد نظر خود را تعیین و اعلام خواهند کرد
        چنانچه مایل به مخفی ماندن اسامی باشید شرکت کنندگان باید بدون لاگین کردن و به صورت ناشناس کامنت ارسال کنند
        قانون مشترکی که برای تمام کارگاه ها وجود دارد این است که مدیر کارگاه حق ندارد در مسابقه ای که خودش طراحی کرده شرکت کند
        زیرا نسبت به موضوع کارگاه ذهنیت قبلی داشته و با دیگر شرکت کنندگانی که مهلت محدودی جهت سرایش دارند در جایگاه برابری قرار ندارد
        البته مدیر هر کارگاه می تواند در بخش آزاد خارج از مسابقه آثار خود را در همراهی با شاعران دیگر ارسال کند
        🍃🌸🍃

  25. مينا امينی

    آذر 22, 1398

    درودها به دوستان همراه درین پیج اختصاصا…
    و سپاس از استاد رشنو که وقت گذاشتن و حوصله به خرج دادن برای نقد تک تک آثار ارسالی ،که همین برای من و قطعا همه ی افراد حاضر ارزشمنده…

    پس از خوانش اشعار ارسالی و نقد و بررسیشون ،
    با کمال احترام و ادب و از نظر اختصاصی سبک شعر سپید 2اثر شماره ی 6 و 14 مورد انتخاب من هستند.

    در شعر شماره 6 با یک عاشقانه ی کوتاه که شروعش را با مستی و شیطنت رادر پایان کار ،دارد مواجه هستیم.(برداشت نزدیک)
    گاها در شعر کلاسیک با اجبار قافیه مواجهیم منتها در شعر سپید با اجبار انسجام.با تمام احترام این اثر زیبا نیاز به حذف کلمات و جابه جایی مابین بندها دارد که به ساختمان اصلی و مفهوم شعر هیچ ضربه ای وارد نمی کند.

    “این یک شعر انتخابیست”

    “مانا باشید به مهر ”

    در شعر شماره ی 14 ژانر وحشت
    ☺️(که البته برای من درست مانند ژانرترسناک فیلم زیبابوده ) این اثر به رعایت قوانین شعر سپید در کم استفاده کردن از فعل دامن زده و همین یعنی پیشرفت.
    با تمام احترام مواردی رو بیان می کنم :
    _اضافات موجود در شعر (هجو)
    _ ارائه ی دو کلمه ی متناقض ناهماهنگ نامنسجم
    _اجبار قرار دادن دو واژه ی روز و شب

    با این حال :

    “این یک شعر انتخابیست ”

    “مانا باشید به مهر ”

    عذر خواهیه من کمترین روپذیرا باشید …🙏

    • پانته آ عسکری

      آذر 22, 1398

      درودها مهربان همراه
      بسیار ممنونم از درج دیدگاه و اعلام رای
      🍃🌸🍃

  26. جواد مهدی پور

    آذر 22, 1398

    سلام و عرض ادب محضر دوستان و اساتید محترم

    از مطالب و نظرات آموزنده ، ارزنده و وزین استاد رشنو و استاد رضاپور بهره مند شدم
    حوصله ی خوبی بخرج دادند و به نقدر وبررسی آثار پرداختند

    از همه دوستان و بویژه از استاد گرانقدر بانو عسکری سپاسگزارم

    با سپاس
    💐💐💐

    • پانته آ عسکری

      آذر 22, 1398

      درودها و عرض سپاس متقابل
      خوشحال می شویم در ادامه از دیدگاه های شما و رای هایتان بهره مند شویم
      بررسی ساختاری و محتوایی آثار در واقع گشودن روزنه ای جدید به روی سراینده است تا بتواند از زاویه ی متفاوتی به سروده خودش نگاه کند
      🍃🌸🍃

    • محمدعلی رضاپور

      آذر 22, 1398

      درود و سپاس از التفات تان
      جناب استاد مهدی پور
      💐💐💐

    • محمدعلی رضاپور

      آذر 22, 1398

      سلام و درود و سپاس،
      با عرض پوزش از همه ی بزرگان و بزرگواران،
      رایم را در حد تشخیص ناقص خود اعلام می دارم:
      (سه شعر برگزیده ی این جانب و البته بدون در نظر گرفتن اولویتی در میان این سه شعر)
      شعرهای شماره ی 6 و 7 و 13
      (همچنین اگر امکان انتخاب بیش تری می داشتم، در ادامه، اشعار 18 و 19 را قرار می دادم).

      • پانته آ عسکری

        آذر 23, 1398

        بسیار ممنونم از اعلام رای ارجمندتان
        برای هر سه شعر منظور گردید
        🍃🌸🍃

  27. درودها و عرض ارادت دوستان و استادان جان
    بدون حاشیه به بررسی کوتاه اشعار می پردازم ، البته از دریچه ی علم ناچیز خود ؛

    1- بدون در نظر گرفتن قالب ، در وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن ،کاملا بر وزن و منطبق ، اشاره بر گذر عمر و اسارت انسان در بند زندگی ، خوب و کوتاه ، پیشنهاد میکنم شاعر خود را در بند قالب اسیر نکند و در قالبهای گوناگون مثلا نیمایی بسیار زیباتر می توانند منظورشان را ارائه کنند.
    آرزوی موفقیت برای ایشان

    2- یک دوبیتی با مضمون استعانت از خالق
    مقداری ایراد در استفاده از اختیارات زیاد شاعری به این دو بیتی در رمل مسدس محذوف ، فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ، وارد است.

    بد نیست در اینجا به تفاوت دوبیتی و رباعی اشاره ی کوتاهی کنم.
    رباعی در دوازده وزن عروضی استاندارد در بحر هزج سروده میشود. وزن اصلی لاحول و لاقوه قوه الا بالله و یا همان ، مفعول مفاعیل مفاعیل فعل ، است که بقیه ی اوزان با اختیارات شاعری از این وزن مشتق خواهد شد. به هر حال رباعی همواره در حالت مثمن یا چهارتایی در هر مصرع سروده می شود و منظور شاعر در این چهار مصرع ارائه می گردد.

    اما دوبیتی در وزن اصلی و سنتی ، مفاعیلن مفاعیلن فعولن و در حالت مسدس و یا سه تایی در هر مصرع سروده می شود این بحر را بحر ترانه هم گفته اند. با اینکه ابتدای این وزن از هجای کوتاه استفاده شده (مفاعیلن) ولی در دوبیتی هایی از بابا طاهر و دیگر دوبیتی سراها دیده ایم که ابتدا را با فاعلاتن آغاز کرده اند ، لذا جدا سازی رباعی از دوبیتی بایستی کاملا از روی وزن تعیین گردد.
    حال برخی از شعرا در اوزان و بحرهای دیگر هم اشعاری سروده اند که طبق نظر بزرگان شعر اینگونه اشعار هم در قالب دوبیتی قرار خواهند گرفت.
    لذا این سروده نیز در قالب دوبیتی است اگرچه در رمل سروده شده است.
    آرزوی موفقیت برای شاعر عزیز

    3- دوبیتی دیگر در رمل مسدس محذوف با اشاره ی عارفانه به حضرت پروردگار ، ولی از نظر ساختاری کمی ضعیف ، شاعر عزیز در استفاده از صنایع بدیع و نازکی طبع باید بیشتر در ساختار شعر استفاده نمایند.
    4- در وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن ، در چهار مصرع به گذر عمر و خوشنودی از ثبات عشق اشاره شده ، تابش افشان زندگانی شاید اشاره به دوران جوانی ، تشبیه زیبایی است. رسایی مفهوم در چهار مصرع جای تقدیر دارد.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    7- غزلی زیبا سراسر آرایه و تشبیه نشان از طبع نازک شاعر بزرگوار در رمل مسدس محذوف ، فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ، کاملا عالی و رسا شعری یکدست و اتصال ابیات قابل ستایش ابتدا و انتهای شعر خوب و با موضوع عاشقانه اثری زیبا بوجود آورده است.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    12 – شعری عالی با نگرشی سیاسی اجتماعی ، اشاره ی بسیار نازک به ریا و تظاهر در دو بیت.
    از بهترین آثار ارسالی کاملا در وزن ، فاعلاتن مفاعلن فعلن ،
    آرزوی موفقیت برای شاعر عزیز

    16 – غزلی زیبا در رمل مثمن مخبون محذوف، فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ، قافیه پردازی خوب ولی در جاهایی تصنعی ، در بیت دوم بنده منظور از مهر بدن را نفهمیدم ، بیت ماقبل آخر هم عبارت دوزخ شدن ایراد دارد. البته استفاده از تشبیهات و استعارات قابل ستایش است.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    17- مثنوی ، فاعلاتن مفاعلن فعلن ، رویه ی سیاسی اجتماعی ، تشبیهات استعارات زیبا کاملا در وزن ولی پیشنهاد می شود در ابیات کوتاه شاعران قدرت قلم خود را در غزل نمایان سازند تا مثنوی که برای تعدد ابیات تا چهارصد بیت در نظر گرفته شده است.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    18-غزلی در رمل مثمن محذوف فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ، کاملا بر وزن ، قافیه پردازی عالی ، آرایه و نازکی طبع در آن به وضوح دیده می شود. البته غزل راه یکسانی را در پیش ندارد و چندین مفهوم را به همراه هم با غزل به پایان می برد.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    19 – مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع(مستفعلاتن) ، رجز مسدس مرفل ، کاملا بر وزن ، وزنی نو و آهنگین ، با آنکه در این وزن عاشقانه های زیادی خوانده ایم ولی این وزن و استحکام آن بیشتر برای غزلهای حماسی بکار رود ، بهتر است.
    در یک نگاه غزل پرورانده شده و با قافیه ها پرداخته شده است.
    آرزوی موفقیت برای شاعر محترم

    جا دارد اشاره کنم به غزل زیبای بانو عسکری که به واقع جای آن در بین اشعار خالی بود و به نظر حقیر بهترین غزل ارائه شده است. شاید در این انتخاب ارادت من به سایه ی عزیز هم دخیل باشد ولی حقا غزل زیبایی سروده و ردیف زیباتری ارائه کرده اند.
    آرزوی موفقیت روزافزون

    به همه ی دوستان عزیز و شاعران محترم در انتها دستمریزاد گفته و این را هم اضافه می کنم که سرودن و آفرینش ، خود زیباترین صفتی است که می تواند انسان را به خداوند شبیه و در این شباهت اتصال بوجود آورد.
    آنچه ما از سر گستاخی بیان می کنیم را دوستان به بزرگواری خود ببخشند.
    از همه ی عزیزان طلب حلالیت دارم.

  28. با احترام به همه ی سروده ها

    رای بنده 12 ، 8 ، 7

    • پانته آ عسکری

      آذر 23, 1398

      سپاس بیکران
      به اشتراک گذاشتن دانش ادبی و بررسی علمی تک تک سروده ها
      علاوه بر شرکت کنندگان به شناخت و آگاهی خوانندگان صفحه نیز
      کمک بزرگی می کند
      به نوبه خود از مشارکت موثر شما
      و نیز اعلام رای تان تقدیر و تشکر می کنم

      🍃🌸🍃

  29. درود و ارادت و سلام های پر مهر
    با احترام به همه ی سروران و استادان و شاعران گرامی، بنده ی کمترین، انتخاب هایم را اعلام می نمایم؛
    از بین آثار نو، شعر شماره 6:
    دلیل انتخابم غیر از فاخر بودن و بی نقصی شعر و خوش استفاده نمودن از چالش شب و روز و توصیفش به شطرنج و آن هم برای سیاه و سپیدی چشم معشوق، در کل شعری ست که به چندین بار خواندن می زیبد و ملاک اصلی انتخابم چشمگیر و دلنوازی شعرست.
    ازبین آثار کلاسیک شعر شماره 16:
    خواندن این سروده بسیار برایم لذت بخش و با حال و هوایی تازه بود و ملاک انتخابم امروزی بودن و زبان عاشقانه ی دلنشینش بود.
    و در نهایت انتخاب این هر برای این بود که این دو اثر از دیدگاه این حقیر اشعاری هستند که خواننده را همیشه با خواندن شان پر از شور میکنند و از نگاه منِ شاعر، اشعاری ماندگار هستند و البته نه این که دیگر آثار چنین خاصیتی نداشتند بلکه در این دو اثر این مولفه ها پر رنگ تر جلوه می نمود.
    در نهایت برای همه ی سرورانم که درین چالش شرکت داشته اند و آنان که مهر ورزیدند و خالصانه نقص و حسن اشعار را نقد و نظری فنی و ادیبانه داده اند آرزوی پیروزی دارم.
    چرا که این محفل پاک و این کارگاه نیک همدلی و هم اندیشی شاعران برای ترقی هنر شاعری ست و به شخصه بسیار بهره بردم ازین صفحه، تشکری ویژه دارم از استاد عزیزم، خواهر بزرگوار، بانو عسگری ارجمند برای این حرکت بسیار پسندیده در جهت اعتلای ادب.
    زنده باشید و در پناه مهر
    انتخابم 6 و 16

    • پانته آ عسکری

      آذر 23, 1398

      سلام و عرض ارادت متقابل
      و سپاس فراوان که برترین ها از نگاه خود را با ذکر دلایلی
      که در نظر گرفته اید معرفی کردید
      🍃🌸🍃

  30. سپیده طالبی

    آذر 23, 1398

    سلام و عرض احترام
    حضور تمامی اساتید گران قدرم

    دیر رسیدم و در حال مطالعه اشعار و نقدهای شما گرانمهران هستم
    خسته نباشید عرض می نمایم حضور بانو عسکری نازنین و اساتید بزرگوار و سپاسگوی تان هستم برای زمانی که در این کارگاه ارزنده مبذول فرمودید.

    و البته عذرخواه برای عدم امکان حضورم در این کارگاه

    دلتان سبز و قلمتان نویسا🌺

    • پانته آ عسکری

      آذر 23, 1398

      سلام و عرض خیر مقدم مهربانوی زیبانگار
      مشتاق دیدارتان
      کارگاه همچنان ادامه دارد
      منتظر دریافت رای های شما و سایر دوستان هستیم تا با شمارش آرای بیشتر
      نتیجه دقیق تری از مسابقه حاصل شود
      🍃🌸🍃

  31. فریبا نوری

    آذر 23, 1398

    سلام

    1- شمارۀ 14
    2- شمارۀ 11
    3- شمارۀ 7
    4- شمارۀ 1
    5- شمارۀ 15

  32. سپیده طالبی

    آذر 23, 1398

    سلام و عرض ادب

    با توجه به نکات مهمی که اساتید گران ارج ذکر کردند و بنده نیز کاملا با آنها موافق هستم به خصوص مهمترین رکن در اشعار کلاسیک که داشتن وزن عروض صحیح و نیز در تمامی اشعار استفاده از تصویرسازی های مناسب و صنایع ادبی ، پیام مناسب و … می باشد ، به ترتیت الویتهای انتخابی خود را ذکر می‌نمایم. امیدوارم دوستان و سروران شاعر اگر شعر ایشان در اولویتهای اولیه بنده نیست بر من ببخشایند تمامی اشعار ارائه شده در کارگاه هر یک به نوبه خود زیبایی های خاصی را دارا میباشند.
    اولویت اول : شعر شماره 16
    اولویت دوم : شعر شماره 7
    اولویت سوم : شعر شماره 14
    اولویت چهارم : شعر شماره 12
    اولویت پنجم : شعر شماره 1

    با تشکر از تمامی شاعران و اساتید محترم🌺

    • پانته آ عسکری

      آذر 24, 1398

      رای های ارزشمندتان برای اشعار منظور گردید
      و ای کاش بتوانیم با مدیریت شما در یکی از کارگاه های پیش رو
      دانش خود را در علم عروض تقویت کنیم
      🍃🌸🍃

  33. مهتاب ایزدسرشت

    آذر 23, 1398

    سلام دوستان شعراتون وخوندم…
    4,12,18به دلم بیشترنشست وحس کردم
    ناگفته ها گفته شده توانا ومسلط
    شعرهای دیگر دوستان هم به دلم نشست
    اما این ها بیشتر….
    سربلند وشاعربمانید……… م. مهتاب

    • پانته آ عسکری

      آذر 24, 1398

      سلام مجدد
      بسیار ممنونم که هم در بخش مسابقه و هم در بخش انتخاب برترین ها
      مشارکت فرمودید
      منتظر می مانیم دیگر دوستان هم رای خود را اعلام کنند
      هر چه تعداد رای های بیشتری اعلام شود نتایج دقیق تری حاصل خواهد شد
      🍃🌸🍃

  34. یزدان مشایخی

    آذر 24, 1398

    درود بر همه‌ی اساتید، صاحب‌نظران و شعرای عزیز و دوست داشتنیِ وب‌سایت بی‌نظیر شعر پاک

    ضمن ابراز دوستی و مِهر قلبی به شما همرَهان نازنین خدمتتان هستم تا به اشعار منتخبم در آثار ارسالی اشاره کنم

    پیش‌تر باید بگویم که قبل از هر اتفاقی، در هر کنش و واکنشی مساله‌ی مقدسی است به نام دیدار.

    به نظرم آمد قبل از ورود به مبحث انتخاب آثار، باید گفت حضور و دیدار مجازی‌مان خود یک برکت است و دیدار و گفتمان قلبی‌مان از طریق شعر یک نعمت. چرا که در شرایط جغرافیایی و تاریخی‌ای که در آن هستیم امکان جستجوی مردمانی با گرایشات مشابه و دارای فصول مشترک، ناممکن که نه، اما کمی سخت است.

    پس اول از هر چیزی خرسندم که روی سخن با اجتماعی آشناست و موجی از حس خویشاوندی ما را در بر گرفته.

    از بین اشعاری که ارسال شد باید گفت تمام آثار واقعا زیبا بودند اما انتخاب گاهی کمی میل به درونیات فردی هم دارد…

    لذا پیشاپیش از آن‌دسته از شعرایی که شماره‌ی شعرشان را ذکر نمی‌کنم عذرخواهم

    انتخاب من به ترتیب اشعار شماره 7 و 13 و 11 بود.

    در پایان امیدوارم که کارگاه‌های بعدی ضمن برگزاری، بیشتر در جهت آشنایی دوستان با همدیگر باشه، آنقدر صمیمی و آنقدر راحت که حس خویشاوندی رو بیشتر از پیش کنه

    • پانته آ عسکری

      آذر 24, 1398

      درودی دوباره
      با شما کاملا موافقم که مجمع یارانی از این دست سرشار از برکت است
      و حضور و دیدارها حقیقتا نعمتی بزرگ است که باید شکرگزارش باشیم
      رای های ارزشمندتان منظور گردید
      سپاس فراوان
      🍃🌸🍃

  35. فریبا نوری

    آذر 24, 1398

    بررسی عوامل انسجامی در شعر شمارۀ 11:

    با درود
    از آن جا که چند دوست اشاره کردند که این شعر منسجم نیست فکر کردم شاید بررسی این موضوع در این شعر بد نباشد.

    الف – بررسی عوامل انسجامی واژگانی:

    به عنوان مهمترین عناصر واژگانی در این شعر ما روز و شب را داریم که رابطۀ آن‌ها از نوع تقابل و تضاد نیست بلکه رابطۀ دیگری بین آن هاست:
    شب برای گوینده یعنی شاعر شناخته شده تر و ملموس تر و به او نزدیک تر است شاهد آن این است که هر جا روز آمده به صورت نکره آمده (” روز” در سطر اول و” روزی” در بخش پایانی شعر) اما هر جا شب آمده به صورت معرفه آمده (” این شب” در بخش های ابتدایی و نیز انتهایی شعر)
    با توجه به این موضوع و نیز باهم آیی های واژگانی دیگر در شعر از جمله زمین، ننگ، خسته، حفره، دیوار، پایان، صبح راستین
    شب و روز در این شعر نمادی اجتماعی است و بافت زمینه شعر در شب و به امید صبح شکل می گیرد.

    ب – عوامل انسجامی دستوری:

    وجه فعل‌ها در این شعر اغلب خبری و بی نشان است یعنی آرایش و ترتیب چیدمانی جملۀ خبری فارسی تغییری را نشان نمی‌دهد. نهاد و گزاره سر جای خود هستند و مبتداسازی یا کانونی سازی بخشی از جمله به ندرت صورت گرفته که حود نوعی رخوت و سکون و شب‌آلودگی و تکرار را تداعی می‌کند.
    نمود فعل ها و درجه قطعیت آن ها به جز فعل بود که جنس شب را مطلق و قطعی در نظر گرفته ؛ در بقیه موارد به دلیل مضارع بودن زمان فعل، نمود ناقص است و میل به تغییر و امیدواری به آن را نشان می دهد که با مضمون شعر هماهنگ است.

    ج – عوامل انسجامی پیوندی:

    الف – “مگر” به عنوان قید استفهام بین روز دور از دسترس و جنس این شب؛ پیوند برقرار می‌کند.
    ب – ” چون” به عنوان ادات تشبیه در عبارت ( زمین چون لکه ای ننگ ) و نیز به صورت تلویحی به عنوان حرف ربط علت در رابطه خود این عبارت با جملۀ قبل و بعدش ایفای نقشی انسجام بخش دارد.
    ج – ” وَ ” به عنوان حرف ربط همپایه‌ساز خستگی پنجره‌ها را به دیوار و حفره‌های سقف پیوند می‌دهد.
    د- ” بی‌شک” به عنوان قید یقین تناسب برقرار می‌کند با آن “مگر” به عنوان قبد استفهام در بخش آغازین شعر

    د- عوامل انسجامی ساختاری:

    کلمات ” مگر”، ” زمین”، ” بارانی” و ” می‌نگرند” هم با سطر قبل و هم با سطر بعد خود پیوند معنایی دارند. به عنوان مثال:
    روز / آستین افق/ بالا زده/ چشم در حوض آسمان/می شوید/ مگر
    از چه جنسی بود/این شب/که به هیچ روی/پاک نمی گردد
    و:
    روز / آستین افق/ بالا زده/ چشم در حوض آسمان/می شوید
    مگر / از چه جنسی بود/این شب/که به هیچ روی/ پاک نمی گردد

    به همین دلیل است که شاعر بندها را در شعر از هم جدا نکرده تا خواننده به این رابطه پی ببرد.

    **********

    با توجه به استدلال های فوق من بر خلاف سایر دوستان، این شعر را منسجم ارزیابی می کنم اما نو آوری شاعر را در استفاده از این ابزار متنوع انسجامی به هنگام مضمون پروری ، کم می دانم و به نظرم می توانست بهتر عمل کند.

    با درود فراوان.

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      نقدهای دقیق و جامعی از این دست
      به روشن شدن فراز و فرودهای شعر کمک بزرگی می کند
      عمیق تر نگریستن به سروده، هم شاعر و هم خوانندگان را
      به کشف دقایق و ظرایف بیشتری در کار سرایش رهنمون می شود
      بی نهایت سپاسگزارم
      🍃🌸🍃

  36. اشعار 16

    شعر 19

    ممنونم

  37. پانته آ عسکری

    آذر 25, 1398

    دوستان عزیزم
    امروز وارد مرحله نهایی شمارش آراء و اعلام برندگان مسابقه خواهیم شد
    لازم به ذکر است در مواردی که شاعر به خودش رای داده باشد
    آن رای در شمارش منظور نخواهد گردید

    در این فاصله باز هم چنانچه مایل باشید در مورد سروده ها یا نقدها
    مطلبی را در کارگاه به اشتراک بگذارید با کمال میل خواهیم خواند

  38. امیر جلالی

    آذر 25, 1398

    با سلام و تشکر فراوان از سرکار خانم عسکری که موجبات این همنوایی و هماهنگی را بوجود آوردند. همانگونه که در ابتدایین روزهای ورودم به این سایت محترم عرض کرده بودم ، نویسنده و صاحب اثر ، مانند کسی است که در میانه میدانی بر سکویی ایستاده و خلق اطراف را مخاطب سخن قرار داده ، و برخی از حاضرین لب به سخن می گشایند و پرسش و پاسخی روی می دهد. و این یعنی تعامل و گفتگو…
    نوشتن برای شما در واقع به حرف کشیدن و دعوت شما به گفتگو و تعامل است.
    این کارگاه همان کاری را کرد که بنده حقیر بسیار علاقه مند به تدام و گسترش و تعمیق آن بوده و هستم.
    همه چیز را همه کس می دانند.
    باز هم از شما و تمامی عزیزان همراه کمال سپاس و امتنان را دارم.
    درود بر شما

  39. امیر جلالی

    آذر 25, 1398

    اثر شماره 4 ، به نظر بنده حقیر ، آنچه را که باید… به روان ترین شکل ممکن بیان کرد. اثری بود محکم ، ایستاده و با حداقل واژه … بیشترین معانی را به جان شنونده نشاند. مضمونی اجتماعی داشت و البته مانند تیری رها شده ، دیگر اختیارش از کف رفته بود …
    ولی دقیقا بر هدف خورد.
    آن اثری که بسیار پسندیدم این بود و درود بر شما

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      سلام
      و تشکر از شما و سایر سرورانم در این نشست گروهی
      که هر یک با مشارکت عالی در بخش های مختلف کارگاه
      به شکل گیری و برگزاری هر چه بهتر آن کمک شایانی کردند
      کارگاه های بعدی با مدیریت های دوره ای علاقه مندان می تواند
      بسیار جذاب تر و تعاملی تر از این تجربه مقدماتی باشد
      زیرساخت ها برای عملی کردن ایده های تازه و متنوع فراهم است

      و سپاس از اعلام رای ارزشمندتان
      برای سروده شماره 4 منظور گردید
      🍃🌸🍃

  40. جواد مهدی پور

    آذر 25, 1398

    سلام

    همه آثار ارزشمند و فاخرند

    امتیاز برای بعضی آثار ، از ارزش بقیه کم نمی کند
    لاجرم باید به سه یا چهار اثر امتیاز داد
    اینجانب ضمن سپاس از نقد آثار توسط اساتید گرامی فقط به رای خود بسنده می کنم

    امیدوارم با حمایت دوستان و با مدیریت خوب استاد گرانقدر بانو عسکری گرامی این کارگاه تداوم داشته باشد .
    چرا که وجود چنین کارگاه هایی موجبات تعالی اندیشه و رفع ضعف و نقص های صاحبان قلم را فراهم خواهد آورد.

    آثار با اولویت
    17
    19
    5
    16
    6

    موقثیت و پیروزی همه دوستان و همراهان شعر پاک را آرزو مندم

    سر فراز باشید به مهر

    💐💐💐

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      درود ها
      بسیار ممنونم از لطف شما و بذل عنایت ارزشمندتان
      چشم به راه کارگاهی با مدیریت و طراحی شما ادیب هنرمند هستیم
      رای هایتان منظور گردید
      سپاسگزارم
      🍃🌸🍃

  41. سلام و سپاس از زحمات شما خوبان

    شعر شماره 6

    پاینده باشید

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      سلام و عرض تشکر متقابل ماهور عزیز
      انتخابتان لحاظ شد
      به امید دیدارهای بیشتر شما در انجمن
      🍃🌸🍃

  42. طارق خراسانی

    آذر 25, 1398

    با سلام و خسته نباشید

    اکثر اشعار خوب هستند انتخاب بهترین ها واقعا سخت است.
    بنده با دقت چند بار اشعار را خواندم و نظرم به شرح زیر است.
    نمیدانم چند نفر برنده خواهیم داشت اگر 6 نفر برنده داشته باشیم رتبه بندی حقیر چنین است :
    1. 19
    2. 4.
    3. 17
    4. 6
    5. 12
    6. 9

    🌿🙏🌿

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      درودهای بی پایان
      در بخش نقد بالای همین صفحه
      از رای دهندگان در خواست شد یک الی سه شعر را انتخاب نمایند
      در رتبه بندی سروده ها سه رتبه در نظر گرفته شده که بر اساس
      سه انتخاب اول رای دهندگان اعلام خواهد شد
      سپاس فراوان از مشارکت ارزشمند شما در این بخش

      🍃🌸🍃

  43. علی معصومی

    آذر 25, 1398

    درود و ارادت
    به همه دوستان ادیب و سروران نازنین
    ضمن سپاس از بانو پانته آ عسکری عزیز و دیگر ارجمندان دخیل در این کار پسندیده
    فعالیت انجام شده در بخش کارگاه اول برای شروع خوب است اما کافی نیست.
    در بخش بررسی سروده ها بهتر این بود که هرفرد فقط به سه سروده در قالبهای مشخص:
    مقفی
    شعر نو
    شعر سپید
    بر اساس تخصص و تسلطی که داشت رای میداد.
    البته باید چک لیست ها بر اساس معیارهای مشخص شده نیز آماده میشد تا رای بر اساس معیار و ضوابط صورت می گرفت تا ارسال کننده اثر از کیفیت و کمیت و نقاط ضعف و قوت کار خود آگاه میشد.
    اگر چه نظر عزیزان در تشخیص سروده مهم است اما بخاطر سلیقه ای بودن، از واقعیات کمی فاصله می گیرد.
    اشکال بعدی اینست که رای دهندگان هر اثر و سرایندگان آن نیز برای همه مشخص است که این منوال هم در داوری موجب نتایج غیر واقعی خواهد بود.
    انشالله در کارگاههای بعدی این قبیل ظرافتها پیش بینی شود تا نتایج کاربردی تر باشد.
    اراتمندم🌺🌸🌷🌸🌷🌸

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      سلام و عرض خوشامد
      ممنونم از درج نظر گرامی تان
      هر کارگاه می تواند هدفی جداگانه و خاص را مد نظر داشته باشد
      هدف اصلی این کارگاه، داوری کردن حرفه ای، پیدا کردن بهترین شعر
      و یا انتخاب بهترین شاعر نبوده است
      مشارکت جمعی بسیار خوبی را در کنار هم تجربه کردیم
      و توان خود را در شنیدن نقاط ضعف آثارمان بالا بردیم
      دیدیم که می توانیم بدون ترس از ایجاد ناراحتی با رعایت ادب و احترام
      نقد بنویسیم و به جای تبادل تعارفات بی فایده می توانیم در بهتر سرودن و رفع نقایص و اشکالات آثارمان یکدیگر را یاری کنیم
      طبق تجربه های مشابه قبلی در فضای خارج از این انجمن عرض می کنم
      چند دسته کردن شاعران به مقفی، نو و سپیدسرا نتایج خوبی در بر ندارد و ایجاد تفرقه می کند
      در مورد درست کردن چک لیست باید قبول کنیم به تعداد تمام شاعران، معیار و ضوابط برای داوری وجود دارد و احتمال این که افراد، چک لیست های همدیگر را قبول نداشته باشند بسیار بالاست

      پنهان کردن اسامی هم مشکلات متعددی به دنبال خواهد آورد
      از جمله وارد شدن اشعار و کامنت هایی که متعلق به اعضای انجمن نیست
      هنگام اجرایی کردن چنین کارگاهی معمولا شاعر فراموش می کند که شرط شرکت در مسابقه ناشناس ماندن است و با ارسال اثر در حالی که لاگین می باشد با شعری مواجه می شویم که برای سرودنش زحمت کشیده شده اما طبق قوانین کارگاه مربوطه اجازه انتشار ندارد چون نام شاعر مشخص شده
      رای دادن افراد ناشناس هم مشکلات متفاوتی به دنبال خواهد داشت

      علیرغم همه این مسائل زیرساخت ها برای مدیران بعدی فراهم است
      و همه می توانند ایده های خود را به تدریج عملی کنند
      سپاس فراوان از شما بابت طرح موضوعات
      🍃🌸🍃

  44. پانته آ عسکری

    آذر 25, 1398

    به شخصه تمام سروده ها را دوست داشتم
    هر کدام را به دلیلی
    اما انتخاب های نهایی ام به ترتیب زیر است
    و دلایل آن را بالاتر
    زیر نظر جناب آقای رشنو و جناب آقای رضاپور نوشته ام

    🌹 13
    🌹 9
    🌹 4

  45. 🌷درود و مهری بی پایان به دوستان پاکم
    بنده درین روزهای رای گیری کارگاه، حرف برای گفتن داشتم ولی ترجیحا سکوت نمودم تا اشعارم را صرفا از نظر شعری و بدون مشخص شدن و درنظر گرفتن شاعر و سخنانش بخوانید و انتخاب ها انجام شود و الحق که گفتنی ها و ناگفتنی ها نیز بازگو شده پس اینک اگر اجازه دهید فقط سخنی چند در خدمت شما هستم
    با احترام و ارادت
    بنده ی کمترین ازنقدونظر استادان و شاعران گرانقدر بی نهایت سپاسگزارم به خصوص سرورم استاد رشنو اگر ملاحضه کرده باشید اصلا شعر اولم را ضعیف تلقی کردند ولی از نظرشان دلخور نشدم تلنگری بود تا در آیینه نظر پر ز ادب و حکمت و اندیشه شان، شعر خود را بهتر بشناسم و از استادم واژه به واژه اش را بر چشم دل پذیرایم و در مورد شعر دوم خیلی نگاهشان مثبت بود باز هم در عین خرسندی به خود غره نشدم و باز هم درس گرفتم و پذیرای واقعیات شدم.
    از خواهر خوبم مینا امینی عزیز که نقد به جایی نمود و از قضا مایه مباهات شد و شعر این حقیر نیز از انتخاب هایش بود بسیار سپاس گزارم به مینا بانوی عزیزم عرض میکنم، این شعر یک بداهه ی آنی بود و جای ویرایش و بهتر شدن حتما دارد و خوشحال می شوم در این امر اگر نکته ای داشتند بهره مندم کنند چرا که هر شاعری برای بهتر شدن است که شاعر می ماند و بنده نیز راه طولانی در پیش دارم و نگاهم به لطف “شعرپاک” روشنتر و امیدوارترست😊🙏

  46. 🌷🌷با احترام و ادب، در مورد نظر استاد دیگر جناب اگر اشتباه ننامیده باشم، آقای محمدعلی رضاپور که وقت گذاشتند و بر شعرهای این حقیر نقدهایی نوشته اند اول از همه کمال تشکر را دارم ، در مورد شعر اول خیلی نکات مثبتی را فرمودند و این برایم جای تقدیر و تشکر دارد ولی به خوبی آگاهم که شعر اولم بداهه ای بسیار شتابزده و حتما به یک ویرایش اساسی محتاج است تا لیاقت شعر را بهتر احراز نماید اما در مورد شعر دوم برخی جریانات شعری که این بزرگوار برای شعرم عنوان نموده اند خیلی که نه اصلا موافق نیستم ولی باز هم نظرشان را محترم میدارم به عنوان یک مخاطب هر کسی تلقی خاصی از شعر خواهد داشت و من در جایگاهی نیستم که ذهن آدم ها را تغییر دهم بی تردید هر کس در آیینه شعرم آنچه خود در اندیشه دارد و تمام قد آن را رخ می پندارد خواهد دید، لاجرم هر که شعری را بپسندد یا نپسندد به شاعرش کار ندارد اگر نگاه بیطرفانه باشد مال من و مال دیگری هم ندارد و هنر برای هنرست حتی اگر یک شاعر به معقوله اجتماع و جامعه بشری بی تفاوت و بی تاثر باشد به دیده ی من اصلا نام شاعر و هنرمند را به یدک می کشد چرا که شعر و هنر بیان عقیده ها و بیان درد ها و آشکارا نمودن لذت ها و اندیشه هاست و… این نظر منست و حتی یک قالب شعری نباید از خود شعر پر رنگ تر باشد قالب شعر مثل ظرف غذا می ماند غذای آن مهمتر از خود ظرف است و این ظروف صرفا سلیقه ی شخص است و توانایی شاعر و همسو بودنش با علایق درونی، شعر باید شعر باشد وقتی پذیرفتیم شعرست دیگر نمی توان با سیاه و سپید کردنش اذهان را منحرف کنیم من از دونقد استاد رضاپور عزیز متوجه شدم که ایشان نقدی نسبتا بیطرفانه و سودمند و ارزشمند در عین حال تیز و برنده دارند ولی دید سلیقه ای به شعر کمی کار را درگیر کرد وجود و حضور مثبت ایشان برای شعر پاک و ما شاعران می تواند خیلی سودمند باشد اگر عنایات ایشان به اشعار گوناگون بیشتر شود در شعر پاک انقلابی رو به ترقی رخ خواهد داد.
    در ادامه باید بگویم این کارگاه غیر از نظرهای خوبان که دنیایی درس و تجربه بود افتخار خوانش و نقد از سوی بزرگوارانی را در پی داشت که تاکنون صفحه اشعارم را ورق نزده بودند و به دیگر سخن افتخار همراهی و خوانش را به اشعارمن نداده بودند و این حرکتی رو به جلو بود😊🙏

  47. 🌷🌷🌷درمورد بداهه های پیشکش خودم حتی شاهد نظر های متفاوتی بودم و درکل بسیار آموزنده بود و درنگاهم نقص و قوت را آشکار نمود لازم به ذکرست که این حقیر گمان می کردم فرصت ارسال اشعار به کارگاه اندک است و بداهه و بی درنگ نوشتم و کاملا بر عیوبش آگاهم ولی مطمئنا با کمک نظرات استادان حتما ویرایشی در پی خواهد داشت چنانکه همیشه این جز اصول کاری من بوده و به هر روی این اشعار ویژه گارگاه سروده شده، تازه از تنور دل و قلم در آمده اند و احتمال خامی هم در آنها بی شک هست ولی خرسندم که بگویم شاعری پر امیدم و هدفمند و صرفا برای دلم نمی نویسم بلکه از نوجوانی این بداهه های الهام گونه را داشته ام و امید که تا هستم ادامه داشته باشد و بتوانم با اندیشه هایم حرفی برای گفتن داشته باشم ، در کل بیم و امید در شعرهایم ابهام گونه اند هر کسی به زعم خود آنچه می اندیشد می بیند و آنچه می بیند می اندیشد با وسعت فکر و اندیشه ی خویش، “سیرک جهان” نگاهی انتقادی به جهان دارد و چقدر از این توصیف مینا بانوی عزیزم مسرور شدم که فرمودند “ژانر وحشت” برایم جالب بود اصولا سر یک ساعتی نه روزست و نه شب، گرگ و میش، آیا این غیر ازین است که گویا مترسک آسمان در کلاهش، روز را پنهان نموده، دستی ندارد که رو کند و جهان را پر نور و از دیگر سو شب در پروازست و به هرروی بر مترسک آسمان بدون ترس در جولان و این صحنه را کودک درون من از پشت پرده ی پنجره به تماشا نشسته بود ، اگر این تصویری که آنی بر ناخوداگاهِ آگاه شده ام چشمک زد و باعث خلق اثری سپید شد و از قضا مولفه های اجتماعی و جامعه را نماد قرار داد که اصولا همت من از توصیفات نهایتا نمادگونه بودن شب و روز و… است نامیدی صرف و خالی از حس شاعرانه بود و مخاطب را منزجر می نماید از شما سرورانم پوزش میخواهم گرچه من اینگونه نمی اندیشم، باز هم امیدوارم که روسپید باشد این سیاه و سپید شب وروز نوشته ام😊🙏

  48. 🌷🌷🌷🌷 از دفاعی که بانو فریبا نوری عزیز از انتخابی خود، شعر این حقیر نمودند هرچه سپاس گویم کم است چقدر خوب و فنی شعر را بررسی و با استدلال، بسیار دلنشین از ارتباط معنایی منسجم شعر، سخن راندند آنچنان که من، شاگردانه، به زانوی ادب، در آیینه سخنانشان، شعر خویش را بیشتر شناختم، جا دارد که ازیشان هم برای منتخب دانستن سپید هایم و هم نقد منصفانه و البته پشتیبانانه شان تقدیر و تشکر کنم خواهر خوبم شما ادیبی حاذقید و من در آب حیات ادب و کلامتان جاودانه تحسینتان نمودم و در همین جا از شما سرورم و بانو “مینای امینی” عزیز، تقاضا دارم برای بهتر شدن این دو سروده ام، هر نکته، تغییر و نظر و ویرایشی داشتید بفرمایید شاگردانه استقبال میکنم.
    پوزش که طولانی شد سخن، که آخرهای ماه آذرست و نزدیکیای زادروز آدمی ذاتا پرحرف و پر چانه که مدتی دامن سکوت را گرفته و از اشک چشمانش پر می کند از شرم و شور مروارید رشته می کند و عقده ی دل باز…..سخن های پریشانم را با صفای دلتان ببخشایید
    سخن آخر، “شعرپاک” برنده ی واقعی برای این خیزش ادبی پسندیده است. این کارگاه ارزنده، زاینده ی شعرهایی نیک بود، در کنارش موجب و انگیزه ی سرایش دوشعر بداهه سپید من حقیر شد، ازین روی دستبوس شما استاد و خواهر بزرگوار، بانو پانته آ عسگری فرهیخته و نازنینم هستم
    روز و روزگار بر مراد
    زود است ولی دوست دارم بگویم شب یلدایی دل انگیز در کنار عزیزان در انتظارتان باد ، انار دلهاتان گرم کرسی مهر ، عشق از در و دیوار زندگی تان در بارش، روزگارتان در آرامش
    پیشاپیش یلدا مبارک و شاد😊🙏

  49. محمدعلی رضاپور

    آذر 25, 1398

    درود، خواهر گرانقدرم🙏
    اگر مطلبی موجب ناراحتی تان شد، عذرخواه ام.
    بی شک، بنده در حد بضاعت اندک خود به نقد آثاری پرداختم و البته نقد اثر با نقد صاحب اثر، متفاوت است.
    چه بسا برخی آثار خودم هم در قلمرو هنر برای هنر بگنجند.
    پاینده باشید!

    • «کابوس در روز»
      در شبی نشسته ام
      که روزها
      درون سینه اش
      محبوس مانده اند
      چه می کند این
      آسمان دلتنگی
      یلدا می شوم امشب
      به این پاییز عزیز
      سوگند
      شب
      آن قدر
      با من عجین است
      روز
      اگر بیاید
      به بالینم
      کابوس می بینم

      این بداهه تقدیم شما استاد عزیز
      گرچه با سلیقه شعری تان ناجور است
      بدانید که من همین سپید به دستم دارم
      و برای پاس و قدر دانی همیشه هست یارم
      بدانید حرفها زده شده و از حرف ها نه دلخوری که پند و درس و شناخت ها حاصل شده است
      درود برشما و زنده باشید🙏💐

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 25, 1398

        درود و سپاس 🙏💐🌿

      • محمدعلی رضاپور

        آذر 25, 1398

        درودتان
        با تشکر از سرکارخانم عسکری گرانقدر
        و همه ی بزرگواران پایگاه ادبی شعرپاک
        بویژه همراهان گرامی در کارگاه ادبی،
        خدمت برگزیدگان ارجمند، تبریک عرض می کنم🌹🌹🌹
        امید که در پناه خدا، این روحیه ی دوستانه و این پویایی فرخنده ی ادبی، پاینده و هربار، بهتر از پیش بماند!🙏

  50. پانته آ عسکری

    آذر 25, 1398

    با عرض سپاس از تمامی شرکت کنندگان
    در بخش مسابقه و در انتخاب سه اثر برتر
    نتایج شمارش آراء به شرح زیر اعلام می گردد:

    1. رتبه اول

    🌷شعر شماره 7🌷
    (سروده جناب آقای علی معصومی)

    2. رتبه دوم

    🌷شعر شماره 6🌷(سروده جناب آقای اکبر رشنو) و
    🌷شعر شماره 4🌷 (سروده جناب آقای سعید احمدی)

    3. رتبه سوم

    🌷شعر شماره 13🌷 (سروده جناب آقای ایمان کاظمی) و
    🌷شعر شماره 14🌷 (سروده بانو مینا یار علی زاده) و
    🌷شعر شماره 19🌷 (سروده بانو بهاره کیانی قلعه سردی)

    جوایزی برای تقدیر و تشکر از رتبه های برتر در نظر گرفته شده
    که متعاقبا تقدیم عزیزانمان خواهد شد
    🍃🌸🍃

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      جوایز به شرح زیر می باشد:

      🌹 رتبه اول
      1. 6 ماه هدیه اشتراک سایت
      2. هدیه ویدیو کلیپ یکی از سروده های شاعر
      3. نشر روز ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در بالای صفحه اصلی )
      4. نشر ویژه ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در ستون ویژه سمت چپ صفحه اصلی به مدت یک هفته )

      🌹 رتبه دوم
      1. 4 ماه هدیه اشتراک سایت
      2. هدیه عکس نوشته یکی از سروده های شاعر
      3. نشر روز ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در بالای صفحه اصلی )
      4. نشر ویژه ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در ستون ویژه سمت چپ صفحه اصلی به مدت یک هفته )

      🌹 رتبه سوم
      1. 2 ماه هدیه اشتراک سایت
      2. نشر روز ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در بالای صفحه اصلی )
      3. نشر ویژه ( انتشار مجدد یکی از سروده های شاعر و قرار دادن آن در ستون ویژه سمت چپ صفحه اصلی به مدت یک هفته )

      • پانته آ عسکری

        آذر 25, 1398

        از منتخبین گرانقدر دعوت می شود جهت انجام هماهنگی ها
        برای تهیه ویدیو کلیپ، عکس نوشته و نیز انتخاب اشعار برای
        نشر ویژه ونشر روز
        با شماره تلفن زیر در واتساپ تماس حاصل فرمایند:
        008613241447162
        و یا به آیدی زیر در تلگرام پیام بفرستند:
        sherepaakadmin@

    • مينا امينی

      آذر 26, 1398

      👏👏👏👏👏👏👏

      درودها مهربانان خوب شعر پاک
      تبریک میگم به همگی شاعران
      با آرزوی موفقیت های روز افزون

      ❤️❤️❤️❤️❤️🌸🌸🌸🌸🌸

      ممنونم از مهربانوی جانم پانته آ
      قلب شعر پاک
      ❤️❤️❤️

  51. جواد مهدی پور

    آذر 25, 1398

    مبارک دوستان گرانقدر و اساتید محترم برنده ی این کارگاه باشد

    به نوبه ی خودم از استاد گرامی بانو عسکری و دیگر دوستان که در این کار گاه زحمت کشیدند ، صمیمانه تشکر میکنم
    مطالب خوب و ارزنده ای در این کارگاه نوشته شد که نکات مهمی برای آموزش داشت . بهره مند شدیم

    💐💐💐

  52. مهتاب ایزدسرشت

    آذر 25, 1398

    سلام
    مبارک دوستان شاعر وخسته نباشید خانم عسکری عزیز
    موفقیت هرچه بیشتر دوستان
    آرزوی قلبی ماست🌸شادکام باشید

  53. سلام

    تبریک به کاربران عزیز و استاتید محترم

    آرزوی توفیق روز افزون عزیزان را خواستاریم

    در پناه ایزد دوست

    پایدار باشند همچون مهری جاویدان

    تقدیمی به عزیزان :🌸

    🌷 بهلول و عبدالله بن مبارک 🌷

    زمان را بود بهلولی خردمند
    مبارک نام بودش راغبِ پند

    به صحرا شد سلامی کرد او را
    که ای بهلول ده پندی مرا چند

    چسان باید کنم من زندگانی
    به دور از معصیت باشم نه در بند

    که از نفسی که دارم من بنالم
    چنان سرکش دلا درگیر یک اند

    جوابی داد بهلول ، ای مبارک
    خودم درمانده سرگردان دلا خند

    مرا گر بود عقلی لا که مجنون
    پذیرا کی کنی ، دیوانه گویند

    برو از دیگری پرس این حقایق
    گزین کن دیگری گوید تو را پند

    نه جانا حرف حق دیوانه گوید
    بگو اصرار کردم پند شد قند

    بیاموزم تو را پندی خردمند
    به اربع شرط باشد تا که پیوند

    برایت لا نویسند تا گناهی
    به هر یک شرط باید کرد ترفند

    نخست آن گه بکردی چون گناهی
    نباید خورد روزی را تو یک چند

    مروّت نیست جانا لا که انصاف
    خوری روزی خلافی ای برومند

    دوم شرطش که در ملک خدایی
    گناهی لا نه بر خود لا به خویشوند

    دوم مشکل تر آمد سخت جانا
    که هر جا ملک یزدان هان خداوند

    سوم پندی بگویم گوش کن جان
    چو کردی هر گناهی هان نبینند

    بگفت مشکل تر آمد این بدان هان
    که ناظر حاضر آمد جان دلبند

    نه منصف رزق او خواهی خوری خوش
    که در ملکش خلافی ای تو فرزند

    توانی افکنی مرگی به تاخیر
    نشاید کرد جانا رَخت بر بند

    چسان من می توانم لا گناهی
    ندارم چاره ای رختی بیفکند

    بباید ترک جانا هر گناهی
    که از عمرت بگیری بهره گیرند

    میفکن کار فردایت به فردا
    چه دانی روز رستاخیز مانند

    شرایط را پذیرفتم خردمند
    نصیحت را بگو جانا گلو بند

    که هر کاری کنی راضی خداوند
    که هر چیزی بگویی گو بگویند

    نصایح از امامی گفت بهلول
    خوشا انسان گرفت پندی از این بند

    ولی اله بایبوردی

    🌈🌈🌸🌸🌺🌷🌺🌸🌈🌈

  54. علی معصومی

    آذر 25, 1398

    درود و عرض ادب
    به همه اساتید، سروران، همکاران و شاعران نازنین که با شور و اشتیاق در کارگاه اول شرکت نمودند.
    بر خود لازم میدانم که سپاسگزار باشم از اساتید خودم اقایان:
    [ ] اکبر رشنو
    [ ] محمد علی رضاپور
    [ ] ایمان کاظمی
    [ ] یزدان مشایخی
    همچنین بانوان ارجمند و استادانم
    [ ] فریبانوری
    [ ] سپیده طالبی
    که با نقد و بررسی های خود به سروده حقیر رای دادند.
    و همچنین بانوی ادیب و فرهیخته ی بزرگوار
    [ ] پانته آ عسکری که با درایت و راهبری کامل این کارگاه را مدیریت فرمودند.
    در پایان آرزو مندم این فعالیتها منجر به رشد و سرزندگی ادب و شعر پارسی گردد.

    🌺🌺🌷🌷🌷

    • پانته آ عسکری

      آذر 25, 1398

      درودی دیگر و عرض تبریک و شادباش
      وب سایت شعر پاک به وجود غزلسرای زرین قلمی چون شما افتخار می کند
      امید که باشید و بتابید به مهر
      برقرار و شادکام

      🍃🌸🍃

    • یزدان مشایخی

      آذر 26, 1398

      آقای معصومی عزیز بنده کمترین، در محضر عزیزانی چون شما دانش‌فراگیری بیش نیستم، خداوند به عزت شما و دگر دوستان بیفزاید.🌹🙏🌹

  55. درودها و ارادت دوستان جان ؛

    چه زیبا و عالی رقم خورد این بزم ادیبانه و شاعرانه
    چه نیکو با محوریت اخلاق و ادب کارگاه شعر گرفت و دوستان از دل و جان نقدها را خواندند و بر علم و چه بسا بر گنجایش کاسه ی صبر خود افزودند ، که آنچه قبل از شاعرانگی مهم است مطمئنا ادب و خویشتنداری است.

    در اینجا به دوستان و شاعران عالی مقام که عناوین برتر را کسب کردند از جان و صمیمانه تبریک میگویم.🌹

    در این کامیابی باید به مهربانو پانته آ عسکری بزرگوار نیز باید تبریک گفت که بعنوان مدیریت سایت با قبول مشغله ی کارگاه فضای این گفتمان را بخوبی کنترل کرده و به انجام رساندند.🌹

    البته رعایت نکاتی در کارگاههای بعدی و استفاده از تجربیات کارگاه اول شاید بهتر به نظر برسد.(البته از نظر بنده)

    مثلا در قسمت رای گیری بعد از نقد و بررسی در ساعاتی محدود و با پنهان ماندن آرا دوستان شاید نتیجه ی بهتری حاصل شود. پس از ساعات رای گیری نتیجه ی نهایی و جزئیات آرا دوستان از طرف مدیریت کارگاه به اطلاع سایرین برسد.
    با این روش شاید آرا به کلی تغییر کند و رای ها بیشتر کیفی شود تا شخصی.
    یا اینکه خود شخص هم بتواند به خودش رای بدهد ، شاید این روش در شرکت اشخاص در رای گیری موثرتر باشد.
    البته اخلاقا اشخاصی که در مسابقه ی کارگاه شعر به اشتراک گذاشته اند باید در رای گیری هم شرکت نمایند.

    یا پس از اعلام نهایی نتایج ، دوستان بتوانند همچون یک پایان نامه ی کارشناسی ارشد از سرده ی خود دفاع کنند.

    انشاءالله که با کمک دوستان و حفظ فضای دوستی و مهربانی روز به روز شاهد اعتلای هنری و ادبی و انسانی در سایت وزین شعر پاک باشیم.

  56. سعید احمدی

    آذر 26, 1398

    سلام بر اعضای وادی پاکی ها
    ضمن تشکر از تمامی دوستان و بانو عسکری ………. از این انتخاب شدن خوشحالم و از آن بیشتر برایم نظر جناب جلالی جالب بود که با دلش می خواند و ادراکش قلبی است واقعاً قصد من رها کردن نوشته بود به قول ایشان مانند رها شدن تیر …………. امیدوارم از ایشان بیشتر بیاموزیم ………….

    • امیر جلالی

      آذر 26, 1398

      جناب احمدی ، دوست و همراه گرامی ، تبریک صمیمانه بنده حقیر را بپذیرید و آنچه که نوشتم ، همان بود که از دلم گذشت. شما تقریبا نوع نگاه بنده را می شناسید. من از قواعد و ضوابط کمی دلگیرم زیرا که احساس می کنم در برخی از اوقات ، مانند نصیحت می ماند و دست و پا گیرند. البته به چهارچوب و اصول باید که احترام گذاشت. من اثری را می پسندم که از دل برآمده باشد نه به زور اندیشه…
      دل به آدمی دروغ نمی گوید. …
      آن اثری که پسندیدم خیلی خیلی بیشتر از آنکه نوشتم خوب بود و ارزشمند.
      تبریک مجدد و درود بر شما

    • پانته آ عسکری

      آذر 26, 1398

      درودی دیگر ادیب گرانقدر جناب آقای احمدی
      عرض تشکر متقابل
      امید که فرصت این نوع هم اندیشی ها و هم دلی ها
      هر روز بیشتر و بهتر میسر گردد
      باشید و بتابید
      به مهر و نیکی
      🍃🌸🍃

  57. امیر جلالی

    آذر 26, 1398

    ابتدا تبریک عرض می کنم به دوستان و همراهان عزیزی که رتبه های برتر را کسب نمودند و نکته بسیار ارزشمند در این حرکت ارزنده جمعی ، کسب رتبه توسط استعداد هایی بود که حقیقتا درخور تشویق و توجه بودند. این کار ارزشمندی که به همت مدیریت محترم سایت شعر پاک بویژه سرکار خانم عسکری صورت گرفت ، وفاق و همدلی و همراهی بیشتر را بوجود خواهد آورد . برای تمامی همراهان محترم و عزیز آرزوی موفقیت بیشتر و روز افزون را دارم و امید که باشید و بنویسید و ما هم چون شاگردی ، بخوانیم و بیاموزیم …
    درود بر شما

    • پانته آ عسکری

      آذر 26, 1398

      سلامی دوباره
      و تشکر فراوان از لطفتان آقای جلالی
      🍃🌸🍃

  58. پانته آ عسکری

    آذر 27, 1398

    دوستان
    شعر زیر را جناب آقای رسول رشیدی راد
    به عنوان هدیه ای برای شرکت کنندگان کارگاه اول سروده اند
    ضمن تقدیر و تشکر از سرایش بسیار زیبای ایشان
    به عنوان حسن ختام اشعار کارگاه اول شعر “روز و شب” تقدیمتان
    بماند به یادگار:

    سر خوش شده زمان به هیاهوی روز و شب
    زهرِ عسل چشیده ز کندوی روز و شب

    صد ها خیالِ خام به بازی گرفته شد
    در رقصِ باد بر سرِ گیسوی روز و شب

    دل را به باتلاقِ فراموشی اش کشد
    در تند باد جاذبه، نیروی روز و شب

    آدم به زورِ سگ دو زدن هم نمی رسد
    حتی به گردِ پا، پیِ آهوی روز و شب

    شد سرخِ ضربِ سیلیِ نامردمانِ مرد
    صبح از فلق، شب از شفقش رویِ روز و شب

    با خیر و شر تمامیِ یک عمر زندگی
    سنجیده می شود به ترازوی روز و شب

    سر تا به پایِ آینه را لک گرفته است
    از گرد و خاکِ فتنه ی جاروی روز و شب

    موها در آسیاب زمستان سفید شد
    در بزمِ برف بازیِ پاروی روز و شب

    چون برق و باد می گذرد روزگار بر
    چشم فریب خورده ی جادوی روز و شب

    باید نشست و خاطره ها را مرور کرد
    قَلیانِ آه، می طلبد جویِ روز و شب

    می خوابد عاقبت، شترِ مرگ، پشتِ در
    پر می زند غریب پرستوی روز و شب

    🍃🌸🍃

  59. سپیده طالبی

    آذر 27, 1398

    سلام و عرض ادب و احترام

    خسته نباشید عرض می نمایم به حضور اساتید و شاعرام محترم به خصوص بانو عسکری عزیز و گران قدر بخاطر برگزاری این کارگاه در بهترین شرایط ممکن
    بسیار استفاده نموده و آموختم از نقطه نظرات و نکاتی که هر یک از اساتید محترم و دوستان در خصوص اشعار شرکت کننده در کارگاه عنوان فرمودند
    و تبریک عرض می‌نمایم به عزیزانی که اشعار زیبایشان در صدر و برگزیده این کارگاه قرار گرفته اند

    با مهر و ارادت
    موفق و پیروز باشید🌺

  60. درودتان
    سرکار خانم عسکری گرانقدر!
    دو مطلب:
    1- ظاهرا شعر انتخابی امروز در صفحه ی اول سایت، از جناب دکتر جواد مهدی پور است؛ ولی نام شاعر آن به اشتباه درج شده.
    2- برگزاری کارگاه شعر، اقدامی بسیار جالب در مسیر پویایی هرچه بیش تر سایت بوده و حضور غیر قابل انتظار شرکت کنندگان و مخصوصا تعداد پیام های مرتبط و سپس افزایش روز به روز تعداد اعضای سایت، گواه این موفقیت است. با این حال، مدت زیادی از پایان کارگاه گذشته و هنوز کارگاه دوم آغاز نشده. چنانچه بزرگواری که قرار بود کارگاه دوم را سرپرستی کنند، به دلیل مشغله یا هر دلیل دیگری فعلا آمادگی این کار را ندارند، پیشنهاد می کنم که از پست های ارسالی بعدی در موضوع کارگاه شعر استفاده بفرمایید و اجازه فعال شدن آنها را صادر بفرمایید. سپاس فراوان🌺

    • سلام و
      عرض تشکر از توجه شما
      مورد اول اصلاح شد و مورد دوم هم به روی چشم ان شاءالله در اسرع وقت
      هماهنگی های نهایی انجام می شود
      سپاسگزارم
      🍃🌸🍃

    • کارگاه دوم با مدیریت جناب آقای معصومی
      و محوریت سرایش موضوعی هم اکنون آماده دریافت اشعار
      و نقدهای دوستان است
      http://sherepaak.com/219930/کارگاه-دوم
      🍃🌸🍃