🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به نام خداوند جان و خرد
سلام و تقدیم احترام
خدمت اعضای گرانقدر انجمن ادبی شعر پاک
به دنبال مطالب مندرج در صفحه فراخوان به آدرس زیر:
نخستین کارگاه شعر به صورت مقدماتی
و با هدف جلب مشارکت حداکثری دوستان به شکلی ساده برگزار می گردد. ان شاءالله اعضای انجمن در مدیریت های بعدی خود که داوطلبانه و دوره ای تغییر می کند کارگاه هایی با ایده های متنوع و چالش های گوناگون ادبی تشکیل خواهند داد.
روال کلی هر کارگاه در ابتدا تعیین موضوع شعر، تعیین کلیدواژه، مشخص نمودن قالب شعر، تعداد واژه ها، تعداد سطر یا مصراع ها و تعیین مهلت زمان ارسال شعر می باشد. مدیر کارگاه می تواند به جای انتخاب کلیدواژه با نمایش یک تصویر، شرکت کنندگان را به سرایش بر اساس حسی که از تصویر دریافت می کنند دعوت کند. جایگزین تصویر می تواند یک متن، یک شعر، فایل صوتی یا ویدیوی بارگذاری شده در صفحه کارگاه و یا فقط مشخص کردن موضوع سرایش باشد.
طول مدت برگزاری هر کارگاه از شروع تا خاتمه یک هفته است.
در کارگاه اول از شرکت کنندگان عزیز تقاضا دارم بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی در انتخاب فرم و محتوا با استفاده از دو واژه “روز” و “شب” اشعاری تازه، ویژه کارگاه بسرایند و آثار خود را حداکثر تا پایان روز پنجشنبه هفته جاری از بخش درج نظرات پایین همین صفحه ارسال فرمایند.
دو واژه “روز”و “شب” می توانند به توالی و یا جداگانه در ساخت شعر به کار گرفته شوند.
در کارگاه اول محدودیتی برای ارسال آثار متعدد وجود ندارد و شرکت کنندگان آزادند اشعار خود را تا پایان مهلت ارسال، جایگزین یا ویرایش نمایند. در طول برگزاری کارگاه، شرکت کنندگان به نقد و بررسی و تحلیل سروده های یکدیگر می پردازند و خوانده و شنیده ها و دانش ادبی خود را با دیگر دوستان به اشتراک می گذارند.
در پایان کارگاه از تمامی اعضای انجمن دعوت می شود جهت انتخاب شاعر برتر، بهترین شعر کارگاه از نگاه خود را طی یک رای گیری عمومی انتخاب نمایند.
برای تمامی کارگاه ها جوایز متنوعی از قبیل هدیه اشتراک ماهانه سایت، انتشار ویژه و انتشار مجدد آثار شاعران برتر، هدیه عکسنوشته و هدیه ویدیو کلیپ از سروده انتخابی شاعر برتر که در سایت نمایش داده می شود به برندگان مسابقه تقدیم خواهد شد.
درج شعر، نظر و نقد در صفحه کارگاه فقط برای اعضای انجمن مقدور می باشد بنابراین جهت مشاهده کادر ارسال نظر در پایین صفحه و فعال شدن دکمه ارسال، ابتدا از ورود به حساب کاربری خود در سایت اطمینان حاصل نمایید تا مشخصات شما هنگام درج مطلب نمایش داده شود.
پیشاپیش از لطف حضور عزیزان شرکت کننده تشکر می کنم و از هم اکنون
منتظر سرایش های تازه و ثبت و نشر آثار زیبایتان هستم.
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (27):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (53):
آذر 18, 1398
چنانچه دوستان، سوال یا پیشنهادی در مورد کارگاه داشته باشند
می توانند ذیل همین مطلب مطرح نمایند
امید که با تبادل نظر و همفکری اعضای انجمن
نشست های گروهی پرثمری را در کنار یکدیگر تجربه کنیم
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
باسلام
و درودها فراوان
بر
بانو عسکری گرامی
بسیار مایه خرسندی و خوشحالیست و سپا سمندی از
تلاش و کارهای ارزنده ی حضرتعالی
در سایت گرانبار پاک و ایجاد این کارگاه شعر و نقد و نظر
شایسته و مبارکست انشاالله
در پیشبرد تعامل و تبادل افکار اعضای محترم انجمن ادبی شعر پاک ودیگر مخاطبان
باشد که به حول وقوه الهی مددرسان شود در زمینه ادب و ادبییات
و بویژه نقد و نقد پذیری که مایه ارتقای شعر و تعالی افکار و علم و عمل مان
گردد
در مقابل سخن حق
و نقد درست متواضع باشیم و به
اعتلای خود و شعرمان کمک کنیم
چون بی نقد و نظرهرچیز در ابتر خود خواهد ماند
با ارادت 🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃
آذر 18, 1398
سلام و عرض خیر مقدم
سایه ی مهرتان بر سر اهالی این ادبستان مستدام باد
ممنونم از یادآوری بسیار مهم مساله نقد و نقدپذیری
همه ما توانایی بهتر سرودن را داریم
اما تعارفات مرسوم و تبادل کامنت های خالی از نکات ادبی
مانعی برای ارتقای هنر سرایش ماست
این نقد به همه ما وارد است که ایرادهای کار یکدیگر را
به هم تذکر نمی دهیم و به تعریف و تمجید بسنده می کنیم
برای عبور از چنین فضایی
در پایان این کارگاه و هنگام رای گیری عمومی جهت انتخاب سروده برتر
از رای دهندگان خواهش می کنم در مورد علت رای ندادن خود به هر شعر صحبت کنند تا سراینده بتواند از نگاه مخاطب، ایرادهای احتمالی اثر خود را شناسایی کند و متوجه شود سروده اش در برقراری ارتباط با خواننده تا چه حد موفق بوده است
🍃🌸🍃
آذر 17, 1398
سلام و احترام،
خدا قوت،
بسیار خوب است.
آیا در کارگاه می توانیم اشعار قبلی مان یا اشعاری را که قبلا سروده ایم و ارسال نکرده ایم، بفرستیم؟
آذر 17, 1398
سلام
خیلی خوش آمدید جناب آقای رضاپور ارجمند
اشعار باید تازه باشند و در همین صفحه سروده شده باشند
یکی از اهداف کارگاه های شعر، آفرینش آثار جدید است
🍃🌸🍃
آذر 17, 1398
سروشی به نام بر سرِ صید:
قایقِ روز را به شب می بُرد/
تشنه در موج های تب می مُرد/
از دل و دیده اش رَکَب می خورد/
بر سرِ صیدِ ماهیانی چند.//
(مدّ نظر شاعر: هر دو معنای ظاهری و کنایی شعر)
آذر 18, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
آذر 18, 1398
سلام
دو بیتی :
1
ای بشر خاکی به اخلاصی مرا
خوان شبان روزی ز غیر از من جدا
روزیش را می کنم تضمین اگر
او مرا تنها بخواند هر کجا
2
ای به تقوا متقی پرهیزکار
بینِ خلقی همنشین با کردگار
خالقی را حمد گویی روز و شب
آخرت را یاد ، از دنیا فرار
ولی اله بایبوردی
آذر 18, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و عرض خیر مقدم
و سپاس فراوان از لطف حضورتان
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
بسیار عالی
ارزشمند و در خور تأمل
دست گل تان درد نکند.
🌺🌺🌺🌺😘
آذر 18, 1398
درود بر معصومه زیبانگارم
خیلی خوش آمدی
منتظر دریافت اشعارت هستم
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
با سپاس و تشکر از فراخوان انجام گرفته به عرض می رساند که تجربه اینگونه کارگاه ها را در فضاهای دیگر داشته ام و می دانم که بسیار تاثیر گذار بوده و بر وفاق عزیزان عضو سایت ارزشمند شعر پاک می افزاید.
البته بزودی نوشته های خود را با خوانش خودم به حضور تقدیم خواهم کرد ضمنا خواهشمندم مراحل ارسال تصویر و نوشته را در این کارگاه واضح تر بیان بفرمایید . چون مدت زیادی است که از این دست فعالیت ها نداشته ام ، مسیر را فراموش کرده ام با سپاس از شما
آذر 18, 1398
سلام و عرض خیر مقدم
آقای جلالی ممنونم از قبول دعوت
و چقدر عالی که می توانیم از تجربه قبلی شما
برای برگزاری کارگاه های بعدی بهره مند شویم
جناب آقای ایمان کاظمی مدیریت کارگاه دوم را به عهده خواهند گرفت
و جناب آقای محمدعلی رضاپور هم مدیر کارگاه سروش و سه گلشن خواهند بود
چون برنامه ما حرکت گام به گام جهت افزایش چالش های سرودن می باشد
کارگاه مورد نظر شما را که چالش سرودن شعر بر اساس
مشاهده یک تصویر می باشد، در نوبت انتشار سوم می گذاریم
این هفته(کارگاه اول) فقط کلیدواژه داریم ( به کار گرفتن واژه های روز و شب)
هفته آینده (کارگاه دوم) رباعی سرایی با مدیریت جناب آقای ایمان کاظمی
هفته بعد از آن (کارگاه سوم) سرایش بر اساس تصویر با مدیریت شما
و در مرحله پیشرفته تر (کارگاه چهارم) قالب جدید آقای رضاپور را تجربه خواهیم کرد
در نوبت مدیریت شما یعنی کارگاه سوم، متن و تصویر و فایل صوتی مورد نظرتان را در قالب یک مطلب آماده می کنید و در ناحیه کاربری صفحه حساب کاربری تان با انتخاب گزینه ارسال مطلب جهت تایید و انتشار در بخش چرخان بالای سایت (آخرین مطالب) ارسال می فرمایید تا دوستان مطابق شرایط و قوانین کارگاهتان سروده های خود را در همان صفحه برای شما بفرستند
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
با سپاس از شما و با افتخار در خدمت خواهم بود.
درود بر شما
آذر 18, 1398
با سلام خدمت اهالی محترم شعر پاک
بسیار ایده جالبی است این کارگاه و دورهمی های وابسته به آن و البته نقدهای جان افزا ……قطعه ای دارم تقدیمی به کارگاه اول:
**************
**************
کفتارها
رویای شب را
به نان روز می فروشند
و پرندگان نان روز را
می بخشند
تا رویای شب را
پرواز …………………..
****************
****************
آذر 18, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و سپاس فراوان جناب آقای احمدی
منتظر شعر بعدی تان هستم
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
سلام…امیدورارم موفق باشید…🌷
آذر 18, 1398
سلام و عرض خیر مقدم
توفیق انجمن در گرو مشارکت شماست
منتظر خواندن از قلم توانمندتان هستم
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
بسیار عالی👏👏👏
کاریست موثر پسندیده.
یک سوال:
تعداد ابیات محدودیتی ندارد؟
آذر 18, 1398
سلام
خیلی خوش آمدید
در این کارگاه هم تعداد ابیات آزاد است و هم
تعداد اشعار ارسالی
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
سروشی دیگر:
روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//
آذر 18, 1398
درشب و روزشطرنجی چشمان ِشهلایت
سربازم
به عشق
کشته می شوم…
به لحظه
به فرمان کیش ومات فریبای پلک
آذر 18, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
آذر 18, 1398
درودتان،
پرمعنا، موجز و دارای رسایی و شیوایی تأکید شده به مراعات نظیر 👏👏👏
آذر 18, 1398
سلام و عرض ادب خدمت بانو عسکری عالیقدر و اساتید و دوستان ناب در سایت وزین شعر پاک ؛
بسیار خوشحالم که در این مجال ادبی با دوستان عزیز همراهم
بانوی بزرگوار و مدیر عالیقدر بانو عسکری ، با بزرگمنشی و لطف سعی در اعتلای ادبی اعضای سایت دارند و این امر جز با همکاری و اتفاق عزیزان میسر نخواهد شد.
لذا از یکایک دوستان و اساتید درخواست همراهی و مساعدت دارم.
از عوامل دیگری که باعث پیشرفت خواهد شد و به ارتقای ادبی دوستان می انجامد ، نقد خالی از غرض و منصفانه آثار ارسالی است. این امر جز با یاری اساتید عزیز و بزرگانی که عمری در این راه گذارده و مویی سپید کرده اند میسر نخواهد شد. در این راه از دوستان عزیزی هم که اشعاری در موضوع کارگاه ارسال میکنند تمنا دارم در صورت نقد شدن دلگیر نشوند و هدف و غایت نظرشان یادگیری و آموزش باشد.
بانو عسکری با لطف نظر مدیریت کارگاه دوم را به عهده ی بنده گذارده اند و این در حالیست که بنده شاگرد کوچک اساتید حاضر در سایت هستم. لذا در اینجا از تک تک این عزیزان و پیشکسوتان عرصه ی ادبی کسب رخصت کرده و ارادت خالصانه ی خود را خدمتشان اعلام میدارم.
سلامت و نویسا باشید
آذر 18, 1398
درودها
یکی از مشکلات جدی جامعه امروز، فقر فرهنگ نقد است
اگر بتوانیم این کمبود را میان خودمان به عنوان یک نهاد کوچک اجتماعی
برطرف کنیم تغییر کوچک فرخنده ای خواهد بود که
امید به تغییرات بزرگتر را زنده می کند
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
💐💐سلام و درود
آذر 18, 1398
سلام و عرض ادب
پیشاپیش از همراهی ارزشمندتان با کارگاه ها تشکر می کنم
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
درود و عرض ارادت
…
عزیزان همکار و ارجمندم
حسب الامر ادیب و فرهیخته ارجمند
بانو عسکری بزرگوارحقیر
نیز به نوبه خود ابیات از هذیانی هایم را تقدیم ساحت ادب شما نمودهآرزوی توفیق روز افزون و پیشرفت جامعه ادبی را دارم
🌺🌸🌺🌺🌸🌺🌸
روز و شب
من که همراه تو بودم روز و شب
برکه ی ماه تو بودم روز و شب
لحظه لحظه عاشق و دل داده ی
گاه و بیگاه تو بودم روز و شب
پای نجوای نسیم و عطر یاس
نغمه ی آه تو بودم روز و شب
با دل شوریده، مست و بیقرار
بر سر راه تو بودم روز شب
ذره ذره در پی سودای عشق
خاک درگاه تو بودم روز و شب
کاش ای جان واژه ای از مصرعِ
شعر کوتاه تو بودم روز و شب
آذر 18, 1398
درودتان🌹🌷
غزلتان زیبا، ساده و صمیمی ست و ردیف روز و شب- ضمن این که طبق معیار مسابقه است- زیبایی شعرتان را مضاعف کرده.👏👏👏👏
آذر 18, 1398
درود و ارادت
جناب استاد رضاپور نازنین
سپاس از لطف جنابعالی نسبت به حقیر
🙏🌺🌸🙏
آذر 18, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و سپاس فراوان از قبول دعوت
🍃🌸🍃
آذر 18, 1398
سروشی دیگر:
روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//
آذر 18, 1398
سلام و درودتان باد
بنظرم ابتکار جالب توجهی است
انشاءالله فرصت شود بیش از پیش در آینده از اشعار و مطالب اساتید و دوستان بزرگوار بهره مند گردید و همچنین مطالبی تقدیم بدارم.
با آرزوی توفیقات روزافزون
🌷🌷🌷🌷🌷🌷👏👏👏👏
آذر 19, 1398
سلام و عرض خیرمقدم
و سپاس فراوان از قبول دعوت
منتظر خواندن از قلم شما هستیم
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
با سلام و احترام ، به نظر می رسد که بخش کارگاهی اگر از بخش نظرات دوستان و همه عزیزان که درباره راه اندازی آن مطرح کرده اند جدا گردد بهتر خواهد بود . زیرا اشعار و نوشته های ارائه شده درمیان تقدیرها و تشکرها و نظرات و همچنین راهنمایی ها قرار گرفته و کمی بهم ریختگی را بوجود آورده. منظور که هر کارگاه با عنوان خاص خود از دیگر مطالب ارائه شده جدا شود. با سپاس
آذر 19, 1398
سلام
پیشنهادی است شایسته و بایسته
پس یک پنجره مخصوص نمایش اشعار ارسالی باز می کنیم و
سروده ها را به ترتیب در آن نمایش می دهیم
با ورود هر شعر جدید به کارگاه، این پنجره آپدیت خواهد شد
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
با اجازه سرایندگان عزیز
در پنجره نمایش گروهی اشعار
سروده ها را بدون درج نام شاعر، منتشر می کنیم
تا خوانندگان هنگام انتخاب بر کیفیت خود شعر متمرکز باشند وکاری به این که چه کسی آن را سروده نداشته باشند
به قول شریف: انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
کفتارها
رویای شب را
به نان روز می فروشند
و پرندگان نان روز را
می بخشند
تا رویای شب را
پرواز …………………..
خانم عسکری گرامی ، از میان تمام این قطعات زیبا، من این قطعه را بیشتر از همه دوست می دارم زیرا حقیقتی قابل لمس را با لطافتی شاعرانه بیان کردید.
بی نهایت زیبا بود و درود بر شما
آذر 19, 1398
درود استادم بنده نیز با نظرتان موافقم این حقیر نیز از این سروده ی باشکوه لذت بردم کوتاه و خواندنی با چاشنی جامعه در لباس تشبیه و تشخیص با واژگان روز و شب، سپیدی زیبا خلق شده است درود بر شما و شاعرش باد دستمریزاد👏👏👏
آذر 19, 1398
روز و شب
مونسان بی اراده
خواهرانی با گیسوان سپید و سیاه
ازمادری با چشمهای آبی
روز ، قصه ساز
شب ، قصه گو
روز ، التهاب و هیاهو
شب ،عاشقانه ، سکوت و عمیق
روز، صحنه پر هیاهوی عاشق شدن
شب ، بارش بی امان و سرد غم
روز ، پر از آواز آفتاب
شب ، بستر زمزمه مهتاب
من ، به دنبال سپیده و غروب می گردم .
امیر جلالی
آذر 19, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سپاسگزارم
آذر 19, 1398
اشعار ارسالی برای شرکت در مسابقه:
🌷🌷🌷
(1)
سروشی به نام بر سرِ صید:
قایقِ روز را به شب می بُرد/
تشنه در موج های تب می مُرد/
از دل و دیده اش رَکَب می خورد/
بر سرِ صیدِ ماهیانی چند.//
🌷🌷🌷
(2)
ای بشر خاکی به اخلاصی مرا
خوان شبان روزی ز غیر از من جدا
روزیش را می کنم تضمین اگر
او مرا تنها بخواند هر کجا
🌷🌷🌷
(3)
ای به تقوا متقی پرهیزکار
بینِ خلقی همنشین با کردگار
خالقی را حمد گویی روز و شب
آخرت را یاد ، از دنیا فرار
🌷🌷🌷
(4)
کفتارها
رویای شب را
به نان روز می فروشند
و پرندگان نان روز را
می بخشند
تا رویای شب را
پرواز …………………..
🌷🌷🌷
(5)
سروشی دیگر:
روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//
🌷🌷🌷
(6)
درشب و روزشطرنجی چشمان ِشهلایت
سربازم
به عشق
کشته می شوم…
به لحظه
به فرمان کیش ومات فریبای پلک
🌷🌷🌷
(7)
روز و شب
من که همراه تو بودم روز و شب
برکه ی ماه تو بودم روز و شب
لحظه لحظه عاشق و دل داده ی
گاه و بیگاه تو بودم روز و شب
پای نجوای نسیم و عطر یاس
نغمه ی آه تو بودم روز و شب
با دل شوریده، مست و بیقرار
بر سر راه تو بودم روز شب
ذره ذره در پی سودای عشق
خاک درگاه تو بودم روز و شب
کاش ای جان واژه ای از مصرعِ
شعر کوتاه تو بودم روز و شب
🌷🌷🌷
(8)
سروشی دیگر:
روزها شب شد و جوانی رفت/
تابش افشانِ زندگانی رفت/
جاودانم تو باش! فانی رفت/
دلخوش ام تا به جان، تو می تابی.//
🌷🌷🌷
(9)
روز و شب
مونسان بی اراده
خواهرانی با گیسوان سپید و سیاه
ازمادری با چشمهای آبی
روز ، قصه ساز
شب ، قصه گو
روز ، التهاب و هیاهو
شب ،عاشقانه ، سکوت و عمیق
روز، صحنه پر هیاهوی عاشق شدن
شب ، بارش بی امان و سرد غم
روز ، پر از آواز آفتاب
شب ، بستر زمزمه مهتاب
من ، به دنبال سپیده و غروب می گردم
🌷🌷🌷
(10)
بیخرد آگه ز حٙدِ شوکت خورشید نیست
روز، همان شب، بِنِگر نور و فروغ آنِ کیست
پهنهی آفاق پر از تابش انوار اوست
دور شب و روز همه طاعت گفتار اوست
روزی اگر باطن هر ذره به جان بنگری
جز کشش عاشق و معشوق در آن ننگری
ای دل مشتاق چنان باطن آن ذرّه باش
در کش و قوسی به ره یار فراغرّه باش
بوسهی شب بر رخ روز است به وقت سحر
زنده به عشق است و نمیرد شب و روز ای بشر
🌷🌷🌷
(11)
روز
آستین افق
بالا زده
چشم در حوض آسمان
می شوید
مگر
از چه جنسی بود
این شب
که به هیچ روی
پاک نمی گردد
زمین
چون لکه ای ننگ
به چه گناهی
مُهر می نشاند
بر پیشانی
بارانی باید
بارانی
پنجره ها خسته اند و
دست در دست دیوار
به حفره های سقف ها
می نگرند
بی شک این شب را
پایانی ست
روزی
خواهد آمد
آن صبح راستین
🌷🌷🌷
(12)
چه کسی دیده شادی ما را؟
غصه سد کرده راه فردا را
روز خوابیده روی ایمانش
شب در آورده کفر دنیا را
🌷🌷🌷
(13)
روز آینه ی جمال یار است
شب محفل انس کردگار است
در محفل انس حضرت یار
مهر است که روز و شب به کار است
این پرده بهشت در بهشت و
این باغ بهار در بهار است
سری است که خلوت دل ما
پاییز و بهار ، بیقرار است
ای آن که شبانه غرق خوابی
زنجیره ی عمر در شمار است
با شب بنشین و صبح دریاب
گنجور شبانه ماندگار است
با خلوتیان ستاره بشمار
سرمایه ی ما همین قمار است
ما آنچه که گفتنی است گفتیم
شب پرده سرای زرنگار است
🌷🌷🌷
(14)
“سیرک جهان”
باز هم
این سریال ادامه دار
سر ساعت صفر
از سینمای پشت پرده ی پنجره؛
کلاغ شب
روی شانه های آسمان
می پرد
مترسکی بدون دست
در کلاه خود
خرگوش روز را
شعبده دارد
🌷🌷🌷
(15)
تو درپس غروب کدامین
ستاره نشسته ای..
که سیاه چاله ها
نیز ازدرکت عاجزند
پسین ناهید عشقی
دلبرانه ترین زحل
بدرخش که الماس
درخشش ت را به رخ
ماه تاب بکشی..
🌷🌷🌷
(16)
“روزها فکر من اینست و همه شب سخنم”
من چرا این همه درگیر تو شد، روح و تنم
در شبی از دل وابسته به غم دل بردی
بعد از آن مِهر تو شد،،،، مُهر تمام بدنم
آنکه بر شعلهی خاکستریاش، عشق دمید
تا چو ققنوس، به پا خیزد از آن مُرده،، منم
عشق، آنشب که مرا رانده، ز دنیای بهشت
خواست ممنوع تو را، یک شبه از دل بکنم
پیله می کرد دلم، تا که کنارت باشد
تا تنت را،،،،،، بتوانم به تن خود بِتَنَم
دل،هراسی شبو روز از غم و سوز تو نداشت
چون نه دلگرم بهشتست و نه دوزخ شدنم
همه شب زائر چشمان تو گردیده…دلم
چون نشد قید تماشای تو را هم بزنم
🌷🌷🌷
آذر 21, 1398
درود بر یاران همراه
لطفا پنجره مربوط به اشعار ارسالی برای شرکت در مسابقه را بازنگری بفرمایید
اگر شعری ویژه صفحه کارگاه اول سروده نشده و از آثار قدیمی شاعر است اعلام کنند تا از بخش مسابقه خارج شود
آثاری که قبل از برگزاری کارگاه سروده شده اند به بخش نقد و بررسی اختصاص دارند
همچنین اگر کسی مایل نیست ضعف ها و اشکالات اثرش از دید مخاطبان بررسی گردد، حتما ذیل سروده اش بنویسد که نباید نقد شود
از مدیران کارگاه های بعدی خواهش می کنم حتما خودشان هم در چالشی که برای سرودن در نظر گرفته اند شرکت کنند اما نه در بخش مسابقه
بلکه آثارشان فقط جهت نقد و بررسی ارائه شود چون نسبت به شرایط کارگاه ذهنیت قبلی داشته اند و برای رقابت در جایگاه برابر نیستند
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
درود بر چکامهسرایان و دوستان و سروران هنرمند و با سپاس ویژه از دوست و استاد هنرمند سر کار خانم عسکری که در پناه ایزد یکتا باد، ضمن بیان سپاسگزاری از این فراخوان و پوزش بابت اینکه به علت هیاهوی فراوان در حرفهام ،سوزن اندیشههایم در حال حاضر کمتر بر روی نوشتن متمرکز است لذا به رسم پاسداشت این آیین زیبا که امیدواریم همیشگی باشد چند بیتی را خدمت سروران عزیز به رسم ادب (در غالب کلاسیک) مینگارم.
بیخرد آگه ز حٙدِ شوکت خورشید نیست
روز، همان شب، بِنِگر نور و فروغ آنِ کیست
پهنهی آفاق پر از تابش انوار اوست
دور شب و روز همه طاعت گفتار اوست
روزی اگر باطن هر ذره به جان بنگری
جز کشش عاشق و معشوق در آن ننگری
ای دل مشتاق چنان باطن آن ذرّه باش
در کش و قوسی به ره یار فراغرّه باش
بوسهی شب بر رخ روز است به وقت سحر
زنده به عشق است و نمیرد شب و روز ای بشر
#یزدان_مشایخی
۱۹آذر۱۳۹۸
آذر 19, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و سپاس فراوان
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
درود بر شما بانو عسکری 🌹 خدا قوت
آذر 19, 1398
درودها جان دلم
چقدر جای کارگاه ادبی درین سایت خالی بوده…
ممنونم از مهرت جانان من
با آرزوی موفقیت های روز افزون
❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آذر 20, 1398
سلام مینای عزیزم
به دورهمی کارگاه خوش آمدی
منتظر خواندن از قلمت هستیم
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
درود و مهر بانوی ارجمندم
سلام های پر از ارادت نثارتان
چه بسیار ازین حرکت فرهنگی خرسند شدم و البته شرمنده و مغموم که دیر دعوتتان را دیدم و با تاخیر پاسخگویتان شدم
سرورم این حقیر تا کنون در هیچ کارگاهی فعالیت نداشته و چندان به چند و چون کار آشنا نیستم آیا باید در همه ی چالش ها شرکت داشت من از چالش کلیدواژه ها و سروده ای برای یک عکس با شعر سپید استقبال میکنم و بسیار هیجان انگیز و آموزنده خواهد بود
امیدوارم فرصت از دستم نرفته باشد ، این مدتی که امکان نت نبود، شعرهای بسیاری برای ثبت دارم و چون فرمودید یک شعر تازه با کلید واژه های روز و شب، بنده این بداهه را اینک سرودم
پیشکش شما خوبان پاک
درودی بی کران بر شما باد
همت تان افزون
روز و شبتان پر از مهر
مهرتان یلدایی
.
روز
آستین افق
بالا زده
چشم در حوض آسمان
می شوید
مگر
از چه جنسی بود
این شب
که به هیچ روی
پاک نمی گردد
زمین
چون لکه ای ننگ
به چه گناهی
مُهر می نشاند
بر پیشانی
بارانی باید
بارانی
پنجره ها خسته اند و
دست در دست دیوار
به حفره های سقف ها
می نگرند
بی شک این شب را
پایانی ست
روزی
خواهد آمد
آن صبح راستین
آذر 20, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
درودها
خیلی ممنونم از قبول دعوت و حضور پرمهرت
فرصت همچنان باقی ست تا پایان روز پنجشنبه، اشعار را دریافت می کنیم و در این فاصله دوستان نکاتی را که از بررسی اشعار به ذهنشان می رسد با دیگران به اشتراک می گذارند
ضعف ها و قوت های هر سروده از نگاه هر یک از ما می تواند متفاوت باشد
و هم اندیشی و تبادل نظر همیشه راهگشاست
🍃🌸🍃
آذر 19, 1398
درودهای بیکران از دیار نصف جهان خدمت عزیزان در سایت وزین شعر پاک
سروده های دوستان را خواندم و از احساسات ناب لذت بردم
مطلبی به ذهنم رسید که به گمانم برای دوستان و شاعرانی که تمایل به سرایش در قالبهای غزل کلاسیک و یا اشعار نیمائی دارند ، شاید مفید واقع شود. البته خواستگاه بنده تمایل و نزدیکی دوستان به اشعار موزون و ریتمیک است.
در کارگاه حاضر بانوی عالیقدر سرایش با دو واژه ی “روز و شب” را برای دوستان به طبع آزمایی گذارده اند لذا شاعران عزیز میتوانند هر کدام از واژه ها را به طور جداگانه و یا ترکیب عبارت “روز و شب” را در اشعار استفاده نمایند.
نکته ای که در اشعار کلاسیک و به خصوص غزلیات حائز ذکر است ، اینکه غزلیات مردف (دارای ردیف) به علت ایجاد موسیقیای بیشتر برای مخاطب جذابیت بیشتری خواهد داشت.
عبارت “روز و شب” می تواند در کنار هم بعنوان ردیف قرار گیرد چنانچه شاعر محترم جناب معصومی عزیز غزلی فاخر و دلنشین با این ردیف سروده و در قسمت اشعار کارگاه قرار داده اند که طبع موزون و دلنشین ایشان شایسته ی ستایش است.
وزن غزل ارسالی ایشان “فاعلاتن فاعلاتن فاعلن” رمل مسدس محذوف است که نمونه ی زیبای آن را در دیوان شمس و از غزلیات حضرت مولانا با مطلع ؛
“در هوایت بی قرارم روز وشب” ، میخوانیم. البته این موضوع بهیچوجه از ارزش غزل زیبای جناب معصومی چیزی کم نمی کند. منتهای امر بنده فکر کردم شاید دوستانی خواهان سرایش غزل با ردیف “روز و شب” باشند و برای جلوگیری از تکرار شعر در این وزن چند وزن که بتوان عبارت روز و شب را در آن ردیف قرار داد به دوستان پیشنهاد میکنم.
از آنجا که “روز و شب” به تنهایی بر وزن فاعلن قرار دارد و برای ردیف شدن لازم است در انتهای مصرعها واقع شود دوستان می توانند در این چند وزن استاندارد پیشنهادی طبع آزمایی کنند.
۱-وزن “فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن” ، رمل مثمن محذوف
۲-وزن “مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن” ، مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
۳-وزن “مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن” ، منسرح مطوی مکشوف ، در این بحر بخاطر دوری بودن وزن میتوان در انتهای دور اول بجای هجای بلند از هجای کشیده استفاده کرد.
۴-وزن “مفتعلن مفتعلن فاعلن” ، سریع مسدس مطوی مکشوف
۵-وزن “فاعلن فاعلن فاعلن فاعلن” ، در بحر متدارک مثمن سالم
۶- وزن “فاعلاتن فاعلن فاعلاتن فاعلن” ، در بحر مدید مثمن سالم
البته دو وزن آخر کم کاربرد تر بوده اند.
آذر 20, 1398
درودها
کاملا با تاکیدتان بر اهمیت دادن به موسیقی شعر موافقم
وزن و قافیه و ردیف در شعر ابزارهای کارآمدی هستند که کنارگذاشتنشان توسط شاعر، باعث می شود مخاطب، در به خاطر سپردن کلمات دچار مشکل شود
شعر وقتی از راه چشم به خواننده منتقل می شود، از راه گوش برای باقی ماندن در حافظه کمک می گیرد
در واقع موسیقیِ وزن های شنیده شده است که کلمات را به مخاطب یادآوری می کند
شعر، اگر می خواهد در خاطر بماند نیاز دارد که آهنگین باشد
و چقدر خوب که وزن ها را به تفکیک مشخص کردید
فعلا با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن تمرین می کنم:
ای آفتابِ روشن و پنهان به روز و شب
در خاطری مشعشع و تابان به روز و شب
🍃🌸🍃
آذر 20, 1398
با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
یک غزل تقدیم دوستان:
بر تنش داغ زمستان، ارغوانم روز و شب
غنچه پنهان کرده در جان، ارغوانم روز و شب
گریه هایش خواب را در چشم ابیاتم شکست
آه.. آن جا.. غرق باران ارغوانم روز و شب
زیر بارانی ترین ابر آسمانش رنگ باخت
خم شد از طغیان طوفان ارغوانم روز و شب
خواب دیدم شاخه هایش از پرستو پر شده
می خرامد شاد و خندان ارغوانم روز و شب
سوی بستان می رود از این بیابان بیرقش
بر سر دست بهاران ارغوانم روز و شب
شاخه ای همخون جدا ماند از هوایش سایه وار
بر زبانش یاد یاران ارغوانم روز و شب
دیده را تا شبنمستان تماشا می برد
سبز.. گیسو، سرخ.. دامان ارغوانم روز و شب
🍃🌸🍃
آذر 20, 1398
سپاسگزارم جناب کاظمی نازنین
حقیر این هذیانی را حسب الامر بانو عسکری گرامی که از دلسوزان وادی ادب و شاعرانگی است، ارسال نمودم و البته عقیده دارم که شعر حال و هوای خاص خود را می طلبد تا ظهور و بروز شود و بهتر است از این پس بجای واژگان، موضوع و زمینه برای دوستان مشخص شود تا عزیزان در تنگنای واژگان قرار نگیرند و کمی دلی تر بسرایند.
آذر 21, 1398
موافقم بزرگوار
آذر 20, 1398
درود بر دوستان و اعضای بزرگوار سایت،همچنین سرکار خانم عسکری.
در حد حضور بین بزرگان جمع نیستم اما اجابت دعوت کردم.
چه کسی دیده شادی ما را؟
غصه سد کرده راه فردا را
روز خوابیده روی ایمانش
شب در آورده کفر دنیا را
آذر 20, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و تشکر فراوان از قبول دعوت
حضورتان افتخار کارگاه اول است
🍃🌸🍃
آذر 20, 1398
… سلام و عرض ادب و خدا قوت باری شعر کاریست از دل که از تنگی گاه روزش می گیرد و با آه شب، تمام وجودش را تب… لذا تا انگیزه نباشد شعری هم نیست؛ شعر سوال و جواب نیست که همیشه قابل طرح باشد! شعر حاثه ای است که در پیّ یک حادثه دیگر شکل می گیرد و جای خود را در دل لحظه ها… نه هیچ شاعر در زمان معین قادر به گفتن شعر است و نه هیچ شعر در همین زمان معین شعر تلقی می شود. اصولا شعر خواستن نیست بلکه شعر باید شاعر را بخواهد؛ بر این بنا ” خواسته ” بنده تا فردا هم حتی تا سال ها نیز چشم در راه شعر باشم اگر، آن شعری که مد نظر دلم هست پدید نمی آید. این همه گفتم تا بگویم شعری الان در بساط دلم نیست مگر قبلا گفتم باشم و یا بعدا او مرا بخواند… تنها اکتفاء می کنم به کوتاه زیر از روز های رفته:
روز ها لحاف ی دوزم،
روی کارتن
شب ها، بغض ماه و
اشک ستاره می کشم…
پژواره
آذر 20, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و عرض خیر مقدم
سپاسگزارم از درج نظر ارجمندتان
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
درود بر شما
آذر 20, 1398
درودها دوستان عالیقدر ؛
چه زیبا جناب پژواره شعر را تشریح کردند و حقیقتا لذت بردم. تعریف ایشان تداعی کننده ی بیان دکتر عبدالحسین زرین کوب در مورد شعر است که ایشان هم شعر را یک حادثه می دانند و زمان وقوع این حادثه بطور یقین در دست شاعر نیست. لذا بنده همواره از ارائه ی بداهه خودداری کرده و چنانچه بداهه نویسی هم داشته ام آن شعر دلچسبی که حداقل به مذاق خودم خوش بیاید از آب در نیامده است.
بد نیست در این مقال تعریفی از شعر با چند دیدگاه مختلف داشته باشیم.
عده ای از بزرگان و صاحب نظران شعر را بیانی بلیغ میدانند که احساسات مخاطب را برانگیزد ، در آن از صنایع ادبی و بلیغ و نیز صور خیال استفاده شده ، موزون و مقفی باشد. اینگونه اشعار را در سروده های کلاسیک قدما در سراسر قرون ادب پارسی مشاهده خواهیم کرد. البته درجات شعری در این تعریف به سه حالت طبقه بندی می شود که از بحث حاضر خارج است.
در تعریف دوم که نیما مبتکر آن بود و بعدها توسط زنده یاد فریدون مشیری و سهراب سپهری به تکامل رسید شرط قافیه برای شاعر اختیاری شد ولی تمام شرایط قبل از قبیل وزن صنایع بدیع و لطافت طبع و .. در این شعر باقی ماند اینگونه شعر را به تعداد در آثار شاعران معاصر با عنوان شعر نو یا نیمایی میتوان یافت.
در تعریف سوم که به جرات شاملو را میتوان به عنوان اصلی ترین پایه ی آن نام برد پا از این هم فراتر گذارده شد و شرط وزن و موسیقیای شعری هم حذف شد. اینگونه آثار که در دسته ی سپید طبقه بندی میشوند تفاوتشان با نثر تنها در لطافت طبع شاعر و استفاده از صنایع بدیع و ادبی است.
متاسفانه امروز دوستان به علت مشکلات آموزش نظام عروضی و صنایع ادبی بیشتر رر قالب سپید و سپید نو قلم می زنند که این میتواند در آینده ادبیات ایران زمین را با فقر غنایی مواجه سازد.
توجه داشته باشیم که زنده یاد شاملو ، در حالی شاملوی بزرگ شد که به چندین زبان زنره ی دنیا مسلط بود و بیشترین استفاده در نوشتار را با ترجمه ی آثار بزرگان شعر جهان نمود و شاید یکی از دلایلی که شعر موزون اشعار شاملو کمتر می بینیم فرصت کوتاه او در مواجهه با هجم عظیم آثار بزرگان جهان بود. (موزون کردن جملات امری زمان بر است) چنانچه در مصاحبه ای در اواخر عمر این بزرگمرد به کوتاهی بیش از حد عمر انسان اشاره می کنند.
اگر بخواهیم سروده های ارسالی دوستان در این کارگاه را طبقه بندی کنیم به دو گروه کلاسیک و سپید دسته بندی خواهند شد که آثار کلاسیک در قالب غزل از جناب معصومی ، بانو عسکری ، جناب یزدان مشایخی ، جناب ولی الله بایبوردی و غزلی از حقیر و دو سروده از جناب رضا پور که ، بندی از مسمط مربع در وزن ، خفیف مسدس مخبون محذوف ، فاعلاتن مفاعلن فعلن ، میباشد.
آثار سپید هم که توسط عالیجنابان و مهربانوان بزرگوار ارسال شده و نقد آن از عهده ی بنده خارج است.
لذا در فرصت پیش رو به بررسی آثار کلاسیک ارسالی خواهم پرداخت.
از اهالی محترم و استادان معظم خواهشمندم در این مسیر با شعر پاک همگام و همقدم باشند و حداقل در نقدها یاری نمایند.
آذر 21, 1398
درود بر همه ی بزرگواران🙏
سپاس از بانو عسکری گرانقدر که این پایگاه ادبی را به این حد از پویایی رسانده اند و زحمات بابا طارق شعر پارسی را به نتیجه رسانده اند و سپاس از حضور شاعران اهل فضلی مانند جناب ایمان کاظمی که از خوانش مطالبشان لذت می برم و دانش ایشان از علوم ادبی را، می ستایم. یک نقدی هم عرض کنم که قالب سروش را به دلایل متعددی نباید با قالب مسمط اشتباه بگیریم. اشاره خواهم کرد….🌹
آذر 20, 1398
غزلی در وزن ، مفعول مفاعلن فعولن ، هزج مسدس مقبوض محذوف ، شعری از حقیر تقدیم به پیشگاه دوستان ، امید که بر بلندای طبعتان قرار گیرد.
روز آینه ی جمال یار است
شب محفل انس کردگار است
در محفل انس حضرت یار
مهر است که روز و شب به کار است
این پرده بهشت در بهشت و
این باغ بهار در بهار است
سری است که خلوت دل ما
پاییز و بهار ، بیقرار است
ای آن که شبانه غرق خوابی
زنجیره ی عمر در شمار است
با شب بنشین و صبح دریاب
گنجور شبانه ماندگار است
با خلوتیان ستاره بشمار
سرمایه ی ما همین قمار است
ما آنچه که گفتنی است گفتیم
شب پرده سرای زرنگار است
ایمان کاظمی – اصفهان
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام مجدد
و تشکر ویژه از مشارکت موثرتان در هم اندیشی
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
“سیرک جهان”
باز هم
این سریال ادامه دار
سر ساعت صفر
از سینمای پشت پرده ی پنجره؛
کلاغ شب
روی شانه های آسمان
می پرد
مترسکی بدون دست
در کلاه خود
خرگوش روز را
شعبده دارد
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
درودهای بی پایان
آذر 21, 1398
بادرود وارادت بانوعسکری…
تو درپس غروب کدامین
ستاره نشسته ای..
که سیاه چاله ها
نیز ازدرکت عاجزند
پسین ناهید عشقی
دلبرانه ترین زحل
بدرخش که الماس
درخشش ت را به رخ
ماه تاب بکشی..
م. مهتاب
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و
عرض تشکر از لطف مشارکت شما
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
سلام به سرکار خانم عسگری
بداهه ای است
نه برای شرکت درمسابقه
فقط خواستم که نسبت به کار خوب تان بی تفاوت نباشم
موفق باشید
ای که نان را میخوری با نرخ روز
حق خوری از کارگر یا پینه دوز
شب چگونه سر به بالین می نهی
ای وجودت قوز است بالای قوز
🌺🌺🌺
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و عرض خیر مقدم
بزرگواری فرمودید
سپاس فراوان
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملک الشعرایی داشته است. وقتی بهار جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند.
امتحان از این قرار بود که بهار میبایست در مجلسی حضور پیدا کند و با واژههایی که به او گفته میشد، از خود رباعی بسراید که دربرگیرنده همۀ آن واژه ها باشد.
اولین سری واژهها از این قرار بود:
خروس ، انگور ، درفش ، سنگ
و بهار اینچنین سرود :
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست
خون دل انگور فکن در رگ و پوست
عشق من و تو قصۀ مشت است و درفش
جور تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست
سپس واژه های :
تسبیح ، چراغ ، نمک ، چنار
بهار سرود :
با خرقه و تسبیح مرا دید چو یار
گفتا ز چراغ زهد ناید ا نو ا ر
کس شهد ندیده است در کام نمک
کس میوه نچیده است از شاخ چنار
و در آخر:
گل رازقی ، سیگار ، لاله ، کشک
و بهار چنین سرود :
ای برده گل رازقی از روی تو رشک
در دیدۀ مه ز دود سیگار تو اشک
گفتم که چو لاله داغدار است دلم
گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک
بهار خود می گوید : در آن مجلس جوانی بود طناز و خودساز که از رعنایی به رعونت ساخته و از شوخی به شوخگنی پرداخته با این امتحانات دشوار و رباعیات بدیهه باز هل من مزید گفته و چهارچیز دیگر به کاغذ نوشت و گفت تواند بود که در آن اسامی تبانی شده باشد و برای اذعان کردن و ایمان آوردن من ، بایستی بهار این چهار چیز را بسراید :
آینه ، اره ، کفش ، غوره
من برای تنبیه آن شوخ چشم دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را هجایی کردم که منظور آن شوخ هم در آن هجو به حصول پیوست و آن این است :
چون آینه نورخیز گشتی احسنت !
چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره نشده مویز گشتی احسنت!
آذر 21, 1398
☺️☺️☺️☺️ احسنت به بهار
ممنونم جانکم …
آذر 21, 1398
“روزها فکر من اینست و همه شب سخنم”
من چرا این همه درگیر تو شد، روح و تنم
در شبی از دل وابسته به غم دل بردی
بعد از آن مِهر تو شد،،،، مُهر تمام بدنم
آنکه بر شعلهی خاکستریاش، عشق دمید
تا چو ققنوس، به پا خیزد از آن مُرده،، منم
عشق، آنشب که مرا رانده، ز دنیای بهشت
خواست ممنوع تو را، یک شبه از دل بکنم
پیله می کرد دلم، تا که کنارت باشد
تا تنت را،،،،،، بتوانم به تن خود بِتَنَم
دل،هراسی شبو روز از غم و سوز تو نداشت
چون نه دلگرم بهشتست و نه دوزخ شدنم
همه شب زائر چشمان تو گردیده…دلم
چون نشد قید تماشای تو را هم بزنم
✍️ علی سلطانی نژاد
آذرماه ۹۸
“مصرع اول، وامی از حضرت حافظ مییاشد
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و تشکر از لطف حضورتان
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
همراهان گرانقدرم
پنجشنبه شب، همزمان با اعلام تاریخ جمعه (98/9/22)
پنجره دریافت اشعار ارسالی برای مسابقه
تکمیل و جهت رای گیری به صفحه دوم کارگاه منتقل می شود
از همه شرکت کنندگان و همچنین خوانندگان عضو انجمن دعوت می کنم
حداقل یک و حداکثر سه اثر را که از نگاه خودشان برتر، ارزیابی کرده اند انتخاب و رای خود را در صفحه دوم کارگاه اعلام نمایند
به عنوان یک تلاش گروهی در جهت اعتلای فرهنگ نقد
خواهشمندم اعلام رای، همراه با نوشتن دلایل انتخاب و یا عدم انتخاب اثر باشد
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
درود و سپاس،
به گمان بنده، در چنین رای گیری هایی مخصوصا وقتی علنی باشد، (بدون تعارف) این مشکل هست که شرکت کننده، رای دهنده هم باشد و از طرفی معمولا هر کسی دوست دارد به خودش (هم) رای دهد و البته این رویه، چندان پسندیده نیست. پیشنهادم این است
که اولا کارگاه طوری باشد که شرکت کنندگان (علاوه بر سایر مخاطبان) هم رای بدهند و اگر به خودشان یک رای می دهند، حتما به دو(و دست کم یک) اثر از دیگران هم رای بدهند تا بشود بین روی در بایستی و خودخواهی، حد وسط و شکل متعادلی در نظر گرفته شود که انّ خیر الامور اوسطها.
آذر 21, 1398
ممنونم از اشاره خوب شما
در رای گیری نیازمند مشارکت حداکثری اعضای انجمن هستیم
هم شرکت کنندگان و هم خوانندگان صفحه کارگاه حق رای دارند
اما قانون تمام کارگاه ها این است که
هیچ کس نمی تواند به خودش رای بدهد
در صورت تخطی، رای مربوطه باطل و هنگام شمارش آرا
در نظر گرفته نخواهد شد
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
در تفاوت های سروش(بویژه سروش کوتاه و تا حدودی سروش پیوسته) با مسمّط
یکی دانستنِ قالب های سروش و مسمّط صرفا به علت شباهت در شیوه ی قافیه بندی، ناشی از تازه و ناشناخته بودن سروش حتی در میان اهالی ادبیات است و این در حالی است که شباهتِ ظاهریِ بینِ دو قالب قصیده و غزل حتی بسیار بیش تر از شباهتِ ظاهریِ مسمط و سروش است؛ اما آنهایی که سروش را مسمط می پندارند، اگر قالب های شعر فارسی را بشناسند، بعید است که قصیده و غزل را یکی بدانند؛ پس یک دلیل ما برای اثباتِ استقلالِ سروش از مسمط و در پاسخ به کسانی که قالب های شعری را می شناسند، استناد به تفاوت غزل و قصیده است .
استدلال دیگر ما بر جداییِ سروش از مسمط، نام و تعریف همین قالب مسمط است؛ چراکه مسمط به معنای به رشته کشیده، در تعریفی که دارد، وقتی معنا پیدا می کند که دارای رشته هایی باشد و در پایان هر رشته، بندی بیاید که همقافیه ی بندهای بعدی شود.
همان طور که به چند پنجره نمی توان نامِ خانه داد، به یک رشته هم نمی توان مسمط گفت.
به عبارت دیگر: هر رشته ی مسمط مثل مجموعه یی از پنجره های خانه است؛ اما مجموع لَخت های چندگانه ی سروش که بطور معمول سه تا پنج لَخت هستند، خانه ای کامل یعنی شعری کامل اند .
در مقایسه ی بین سروش و مسمط اگر از شباهت در قافیه بندی بگذریم، تفاوت های برجسته ای را پشت سر هم خواهیم دید که شکی در تفاوت ذاتی بین آنها باقی نمی گذارد.
آذر 21, 1398
برخی از تفاوت های سروش و مسمط عبارت اند از این که:
1- سروش با تعداد بین سه تا پنج مصراع یا لخت به پایان می رسد؛ اما مسمط با این تعداد مصراع یا بیش تر از اینها تازه شروع می شود.
2-آخرین لخت سروش بصورت کوبشی عمل می کند؛ اما بندهای مسمط مخصوصا در بندهای غیرپایانی معمولا فقط نشانگرِ پایانِ یک رشته و لزوم آمادگی برای شروع رشته ی بعدی اند. به این ترتیب ممکن است در سروش برای رسیدن به کوبش از روش های مختلفی استفاده شود؛ از جمله این که لخت پایانیِ سروش ممکن است از نظر معنا یا زبان یا هردو متفاوت از لخت های قبلی و بصورتی غافلگیرکننده باشد؛ ولی بندهای مسمط در راستای سایر مصراع های هر رشته ی مسمط می آیند.
3-سروش دارای وزن و نیم وزن های ترجیحی است؛ اما مسمط در هر وزنی می تواند باشد.
4-سروش برخلاف مسمط، شیوه های مختلفی در قافیه بندی دارد.
5-سروش می تواند علاوه بر شعر سنتی، در شعر نو هم به کار برود؛ اما مسمط بعنوان قالبی باستانی و مخصوص شعر سنتی است.
6- – سروش بر فشرده گویی و مسمط بر گسترده گویی استوار است.
7- قافیه پردازی درونی در سروش اهمیت بیش تری دارد؛ چراکه از یک طرف با توجه به اهمیت فراوانی که سروش برای زیبایی های زبانی و معنایی قائل است و از طرف دیگر با توجه به کوتاهیِ قالب سروش و فرصت کوتاهی که برای آرایه پردازی ها و از جمله تقویت قافیه سازی دارد، لازم است در چند لخت کوتاه به زیبایی مطلوب خود برسد و در نتیجه، قافیه پردازی درونی برای آن اهمیت بیش تری پیدا می کند؛ اما مسمط، وسعت زیادی دارد و در صورت اهتمام به آرایه های ادبی، می تواند آنها را در قسمت های مختلف خود پخش کند و در حالت عادی اصراری بر قافیه پردازی درونی ندارد.
8- سروش از نظر نوع نگاه، موضوعات و شیوه ی بیان، قالبی است در میانه ی هایکو(هایکوواره)، پریسکه، دوبیتی و رباعی؛ ولی مسمط با قصیده همخوانیِ بیش تری دارد و حتی بعضی مسمط را شاخه ای از قصیده دانسته اند. به این ترتیب مثلا در سروش از ایهام و جملات دو پهلو و پایان باز استفاده می شود؛ ولی در مسمط از حکایت پردازی، تضمین، توصیف مستقیم، مدح و … .
آذر 21, 1398
درودهای بی پایان
لطفا در ادامه، جهت نوشتن نقد بر روی اشعار
وارد صفحه دوم کارگاه با عنوان
“هم اندیشی دیگری در هنر، بررسی اشعار کارگاه اول”
واقع در نوار چرخان (بخش آخرین مطالب) شوید:
http://sherepaak.com/219330/بررسی-اشعار-کارگاه-اول
سپاسگزارم
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
شب مان سرد و ساکت و یلدا
روزمان، درد و رنج تا فردا
نه امیدی، نه مرهم دردی
نه چراغی، نه صحبت از مردی
ظلمت جهل و درد خودخواهی
رنگ و نیرنگ، ماه تا ماهی
روز ها مان نه روز، تاریکست
صبح مان با غروب نزدیک است
کاش این شب به روز می آمد
روزمان، در تموز می آمد
باید از خواب جهل بر خیزیم
از ریا و ستم بپرهیزیم
تقدیم به مدیریت محترم سایت
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
محبت کردید بزرگوار، ممنونم
در بخش مسابقه قرارش می دهم
چنانچه مربوط به بخش آزاد است اطلاع دهید تصحیح خواهم کرد
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
با سلام و عرض ادب محضر استاد گرانقدر بانو عسکری گرامی
و با درود فراوان به همه دوستان و همراهان شعر پاک
هر چند سیاهه ی اینجانب در پیش اهل ادب و معرفت چیزی نیست اما دوست داشتم با امتثال امر ، همراهان عزیز را همراهی کنم .
————————————————-
————————————————-
روز در چشم سیاه ات باز باشد ، باب شب
پیچ گیسوی تو باشد منظری از تاب شب
آبرویش می رود هر کس شرابِ روز خورد
آبرو را می کند افزون ، شراب ناب شب
کار را در وقت خود انجام ده چون ، خواب روز
نیست پیش دیده ور ، دلچسب تر از خواب شب
روی خود را بر نگردان از دل تاریک من
می درخشد آسمان از رونق مهتاب شب
در مسیر عشق هر کس روز ها افتد به راه
می برد او را به منزگاه ، اُسطرلاب شب
پیش اهل معرفت پنهان نماند دستِ خیر
جلوه خواهد کرد ماه از روشنی ، در قاب شب
در شب یلدا ، شود کوتاه ، راهِ روزِ وصل
می کند خود را نمایان ، لحظه ی کمیاب شب
روز ها در حلقه ی یاران چنان بی تاب باش
تا تو را یاری کند با دست پُر ، اسباب شب
————————
————————
با تقدیم احترام
💐❤️💐
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و
سپاس فراوان از قبول دعوت
🍃🌸🍃
آذر 21, 1398
میخواهمو میخوانمت هرشب به آهی
شاید به یاد من بیفتی اشتباهی
پنهان شدی پشت نقابی تیره اما
هرگز ندیدم سر زند از تو گناهی
زیباترین ممنوعهی دنیا شدی عشق
دل تا ابد میخواهدت،خواهینخواهی
تیپا زدی بر خاطرات خوب دیروز
وقتی بها دادی به حسی گاه گاهی
پشت دلم را داغ کردم تا که قلبم
روزی دهد بر این غم و دردم گواهی
تا باختم بر لشکر چشم سیاهت
فهمیدم این را که علمدار سپاهی
#بهاره_کیانی
#بداهه
۹۸/۹/۲۰
آذر 21, 1398
👏👏👏
🌹🌹🌹
🙏🙏🙏
سلام و عرض تشکر
در بخش مسابقه کارگاه قرار گرفت
🍃🌸🍃
آذر 22, 1398
سلام نازنین بانو
سپاس از شما
🌹🌹🌹🌹🌹
آذر 21, 1398
دوستان همراه
به پایان مهلت ارسال آثار نزدیک می شویم
ضمن تقدیر و تشکر از مشارکت جمعی شاعران بزرگمهر شعر پاک
در ادامه خواهشمندم با مراجعه به صفحه دوم کارگاه با عنوان”بررسی اشعار کارگاه اول”
واقع در بخش آخرین مطالب ضمن تحلیل و بررسی تمام آثار،
سروده های منتخب از نگاه خود را معرفی نمایید
صفحه بعدی کارگاه از همین لحظه منتظر اعلام رای و
دریافت نقد و نظرهای ارزشمند شماست
http://sherepaak.com/219330/بررسی-اشعار-کارگاه-اول
🍃🌸🍃
آذر 24, 1398
سلام و درود
با تشکر از سرکار خانم پانته آ عسکری
فکری خوب، همت عالی و همکاری عزیزان دست در دست هم داد تا اولین کارگاه با اهداف مقدس خود به نقطه پایانی یعنی انتخاب اشعار برتر نزدیک و نزدیکتر شود.
امیدوارم بعد از این شاهد کارگاه هایی پربار از این دست باشیم.
در پناه خدا 🌿🙏🌿
آذر 24, 1398
درودهای بی پایان
و سپاس فراوان از لطف شما
من هم امیدوارم مشارکت بسیار خوب دوستان ادامه دار باشد
و مدیران بعدی کارگاه ها هر هفته با ایده های جدیدشان
بتوانند نشست های ادبی مفیدی برگزار کنند
ان شاءالله
🍃🌸🍃