🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود و سپاسگزارم که به مهر خواندید 🙏🌺
درود .بزرگوارید
بیا به خاطره هایم شبی به مهمانی کنونکه حال مرا خوبِ خوب می دانی
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147256
جان من جان مرا چون ضرر از بیماریست
نظری کن که بجانم خطر از بیماریست
حال من نرگس بیمار تو داند زآنروی
که در او همچو دل من اثر از بیماریست
هرطبیبی که علاج دل بیمار کند
تو مپندار که او را خبر از بیماریست
تا جدا ماندهام از روی تو ای سیمین بر
رنگ روی من بیدل چو زر از بیماریست
چه شود گر به عیادت قدمی رنجه کنی
که فغانم همه شب تا سحر از بیماریست
من پرستار دو چشم خوش بیمار توام
گرچه بیمار پرستی بتر از بیماریست
تا دلم فتنهٔ آن نرگس بیمار تو شد
بر من این واقعه نوعی دگر از بیماریست
چشم بیمار تو پیوسته چو در چشم منست
دل پر درد مرا ناگزر از بیماریست
ایکه از چشم تو در هر طرفی بیماریست
قامتم چون سر زلفت مگر از بیماریست
عیب خواجو نتوان کردن اگر بیمارست
هر کسی را که تو بینی گذر از بیماریست
همه بیماری او روز و شب از نرگس تست
ورنه پیوسته مر او را حذر از بیماریست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم