🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود و سپاسگزارم که به مهر خواندید 🙏🌺
درود .بزرگوارید
بیا به خاطره هایم شبی به مهمانی کنونکه حال مرا خوبِ خوب می دانی
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147256
سرو را گل یار نبود گر بود نبود چنین
سرو گل رخسار نبود ور بود نبود چنین
دیدمش دی بر سر گلبار و گفتم راستی
سرو در گلبار نبود ور بود نبود چنین
طره هندوش بین کاندر همه هندوستان
هندوئی طرار نبود ور بود نبود چنین
در ختن چون زلف چین بر چین مشک آسای او
نافهٔ تاتار نبود ور بود نبود چنین
مردهٔ بیمار چشم مست مخمور توام
مردهئی بیمار نبود ور بود نبود چنین
فتنهٔ بیدار مستان نرگس پرخواب تست
خفتهئی بیدار نبود ور بود نبود چنین
با وجود مردم آزاری چو چشم آهویت
مست مردم دار نبود ور بود نبود چنین
جز لب یاقوت شکر بار شورانگیز تو
لعل شکر بار نبود ور بود نبود چنین
دوش خواجو چون عذارت دید گفت اندر چمن
هیچ گل بیخار نبود ور بود نبود چنین
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم