🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عادل دانشی در نغمه های یخ و آتش
درود استاد طارق بزرگوار سپاس از حضور سبز و حسن نظر همیشگی تان به بخشی
طارق خراسانی در نغمه های یخ و آتش
سلامعادل جان شکنداذم این شعر الهامی ست چون اتفاقاتی شگرف وباور نکردنی در راه است
درود جناب لاهیجی عزیز و بزرگوار خیلی جالب و قابل تامل بود این مطلب ارزشمندی که
پشتکار و سرسختی، یا هوش و نبوغ؟ استاد کاترین کاکس، در سال ۱۹۲۶ تحقیق بسیار جالبی
حمید گیوه چیان در داستان کوتاه
درود جناب اکبری عزیز و بزرگوار من روی ایمیلی که فرستاده بودید برای حضرتعالی پیغام فرستادم.
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26798
تعداد مطالب: 2914
تعداد کل نظرات و نقدها:147299
یک نظر بازست نرگس چشم بیمار ترا
گل یکی از سینه چاکان است دستار ترا
می کند شبنم گرانی بر عذار نازکت
ابر می بوسد زمین از دور گلزار ترا
خشک می آید به چشمش جلوه آب حیات
هر که در مستی تماشا کرده رفتار ترا
سبز می گردد ز حیرت حرف در منقارشان
طوطیان آیینه گر سازند رخسار ترا
از تماشای تو خورشیدست یک چشم پر آب
چون تواند سیر دیدن دیده دیدار ترا؟
بس که می چسبد به هم کام و لب از شیرینی اش
نقل نتوان کرد گفتار شکربار ترا
تا چه در پیراهن گلهای بی خارش بود
ناز مژگان است در سر، خار دیوار ترا
ساده می سازد ز جوهر، روشنی آیینه را
نیست پروای خط شبرنگ، رخسار ترا
دست گلچین را ز حیرت پای خواب آلود ساخت
احتیاج دور باشی نیست گلزار ترا
آب می گردید در چشم ترازو گوهرش
یوسف مصری اگر می دید بازار ترا
اهل دین را می برد از راه، زلف کافرت
در بغل چون رشته گیرد سبحه زنار ترا
کردم از دین و دل و هوش و خرد قطع نظر
من همان روزی که دیدم چشم عیار ترا
مرگ نتواند عنان بی قراران را گرفت
نیست زیر خاک آسایش طلبکار ترا
قابل قسمت شمارد نقطه موهوم را
هر که بیند در سخن لعل گهربار ترا
گردی از دور از نمکدان قیامت دیده است
هر که صائب از تو نشنیده است گفتار ترا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم